در چند هفتۀ گذشته گمانهزنیها دربارۀ احتمال حملۀ نظامی به تأسیسات اتمی ایران در صورت خودداری جمهوری اسلامی از مذاکرۀ مستقیم با آمریکا بالا گرفته بود، اما شامگاه دوشنبه ۷ آوریل هنگامی که ترامپ پس از دیدار با نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، خبر مذاکره مستقیم آمریکا با ایران را اعلام کرد، کم و بیش فرونشست. تایمز اسرائیل دیدار نتانیاهو و ترامپ را ناامید کننده خواند.
یک هفته پیش از این دیدار، شبکه ۱۴ اسرائیل در گزارشی اعلام کرد که هم اکنون حملۀ گستردهای به منظور پایان دادن به برنامۀ اتمی ایران آماده می شود. آن شبکه حملۀ برنامه ریزی شده را «بزرگترین حمله پس از جنگ جهانی دوم» توصیف کرد که نشاندهندۀ ابعاد عظیم عملیاتِ پیشبینی شده هم از نظر نظامی و هم از نظر ژئوپلیتیکی است.
برپایۀ آن گزارش، اگر در هفتههای آینده تحول مهمی در مذاکرات هستهای ایران رخ ندهد، عملیات آغاز خواهد شد. نخست وزیر اسرائیل بارها جمهوری اسلامی ایران را «تهدیدی وجودی» برای اسرائیل خوانده است. تاکنون ارتش اسرائیل چندین حملۀ «شبیه سازی شده» به تأسیسات اتمی فُردوُ، نطنز و اراک انجام داده است. گویا بخشی از ستاد کل ارتش اسرائیل به راه حل حملۀ پیشگیرانه روی آورده است.
البته، در گزارش شبکه ۱۴ اسرائیل گفته نمیشد که عملیات برنامه ریزی شده را اسرائیل به تنهایی انجام خواهد داد یا با همدستی آمریکا. اما با توجه به دوری اسرائیل از ایران، بعضی از کارشناسان حدس میزدند که آمریکا به تنهایی عهدهدار عملیات نظامی برضد ایران خواهد بود. به ویژه از آن رو که آن کشور در هفتههای اخیر بمب افکنهای رادارگریز بی ۲ در جزیرۀ دیهگو گارسیا در اقیانوس هند و سامانههای دفاع هوایی ضد موشکی پاتریوت در پایگاه هوایی شیخ عیسی در بحرین مستقر کرده است.
جمهوری اسلامی که برنامه هستهایاش را از آغاز تاکنون غیرنظامی اعلام کرده، نمیگوید چرا به غنیسازی اورانیوم تا آستانۀ ساخت بمب هستهای ادامه داده است. از سوی دیگر، علی خامنهای تهدید کرده است که به هر حملهای به حاکمیت ایران پاسخی برق آسا خواهد داد. وزیر امور خارجه ایران نیز تهدیدهای اسرائیل و آمریکا را «جنگ روانی» خوانده و گفته است هرگونه حملۀ نظامی با واکنش منطقهای ایران از جمله متحدانش در لبنان، سوریه، عراق و یمن رو به رو خواهد شد.
اما جدا از مسئله انرژی هستهای ایران، بسیاری از کارشناسان معتقدند که موضوع اصلی برای اسرائیل بازسازی استراتژیک خاورمیانه است و طبیعی است که با چنین پروژۀ جاهطلبانهای کشورهای منطقه نمیتوانند همراهی کنند. هنوز تحلیل جامعی از واکنش کشورهای منطقه به این حملۀ احتمالی در دست نیست. مسلم این است که چنان حملۀ نظامی به کشوری مانند ایران، حتی اگر هدفی جز نابودی تأسیسات اتمی را نداشته باشد، ممکن است به درگیری منطقهای در جبهههای گوناگون بینجامد. بسیاری از تحلیلگران نسبت به این خطر هشدار می دهند.
بعضی از کارشناسان ایرانی حمله به جمهوری آذربایجان را یکی از پاسخهای ایران میدانند. در ۲۷ ژوییۀ ۲۰۲۴ وبگاه «دیپلماسی ایرانی» در یادداشتی به قلم محمد گلافروز، مدرس علوم سیاسی، با عنوان «مواضع کشورهای همسایه از جمله ترکیه و آذربایجان نسبت به هرگونه جنگ با ایران» نوشت: اگر جنگی با ایران درگیرد، ترکیه و کشورهای هم سوی آن ازجمله جمهوری آذربایجان که به یک ایران ضعیف شده میاندیشند و استراتژی منطقهای آنها در نهایت برضد ایران است با دشمنان ایران همراه خواهند شد.
از سوی دیگر، بسیاری از کارشناسان بر این عقیدهاند که آمریکا یا اسرائیل نمیتوانند بدون در نظر گرفتن نگرانی کشورهای منطقه دست به چنین حملهای بزنند. یک ماه پیش، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر امورخارجۀ قطر، در مصاحبه با تاکِر کارلْسوُن، روزنامهنگار آمریکایی، هشدار داد که در صورت بمباران نیروگاه اتمی بوشهر، آب خلیج فارس یکسره آلوده خواهد شد و کشورهای عربی از جمله قطر که آبشان را از این خلیج تأمین میکنند، نه آب خواهند داشت، نه ماهی و نه چیزهای دیگر.
عربستان سعودی و امارات نیز با حملۀ نظامی به تأسیسات اتمی ایران سخت مخالفاند. به نوشتۀ روزنامۀ گاردین، مخالفت کشورهای حاشیۀ خلیج فارس با حمله به ایران نه از روی نزدیکی ایدئولوژیک آنها با ایران، بلکه به سبب خودداری آنها از ایجاد بیثباتی سیاسی در منطقه است. برخلاف دولت اسرائیل، تغییر رژیم در ایران خواست آن کشورها نیست. در سفری که قرار است ترامپ به عربستان سعودی کند، حدس میزنند محمد بن سلمان مخالفتش را با حمله به ایران آشکارا و رسماً به اطلاع ترامپ خواهد رساند.
روسها نیز با حمله به ایران مخالفاند. چندی پیش معاون وزیر امور خارجۀ روسیه در مصاحبه با مجلۀ روسی زبان «امور بینالملل» گفت: هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران میتواند پیامدهای فاجعهبار برای کل منطقه داشته باشد. ترامپ از پوتین خواسته است میانجیگری کند تا جمهوری اسلامی وارد مذاکرۀ مستقیم با آمریکا شود. اما رئیس جمهور آمریکا به دنبال نتیجۀ فوری است، در حالی که موضوع هستهای ایران به ویژه اگر برنامۀ بالستیک توسعه یافتۀ ایران را نیز بر آن بیفزاییم بسیار پیچیده است. چنان که به گفتۀ بسیاری از کارشناسان، این موضوع نیازمند یکی از فنیترین و دشوارترین مذاکرات دیپلماتیک است. زیرا هم موضوع امنیتی بزرگ در خاورمیانه است و هم موضوعی است که با هست و نیست رژیم ایران گره خورده است.
برای نتانیاهو که شامگاه دوشنبه ۷ آوریل در کاخ سفید در کنار ترامپ نشسته بود، شنیدن سخنان رئیس جمهور آمریکا دربارۀ مذاکرۀ مستقیم با ایران تاحدودی دردناک و حتی تحقیرآمیز بود. نخست وزیر اسرائیل دربارۀ موضوع اتمی ایران همواره با هرگونه راه حل دیپلماتیک از نوع برجام مخالفت کرده است. چنان که مذاکرات برجام را در برابر کنگرۀ آمریکا در زمان اوباما محکوم کرد.
نتانیاهو میداند که جمهوری اسلامی هرگز به برچیدن برنامۀ هستهایاش تن نخواهد داد. بنابراین، با پیشنهاد هدف حداکثری برای مذاکرات، درواقع، به دنبال شکست مذاکرات است. او پس از دیدارش با ترامپ گفت: ایالات متحد و ما یک هدف داریم و آن اینکه ایران هیچگاه سلاح هستهای نداشته باشد. اگر بتوان از راه دیپلماتیک به این هدف دست یافت، به گونهای که در بارۀ لیبی انجام شد، امر خوبی خواهد بود.
اما به عقیدۀ بسیاری از کارشناسان، ترامپ که تجربۀ شکست مذاکرات هستهای با کره شمالی را در پشت سر دارد، بعید مینماید از نتانیاهو پیروی کند.