راننده طیاره نویسنده : امید بلاغتیخوانش : فاطمه زنده بودیبچه که بودم تلویزیون آن وقتها سریالهایی می گذاشت که توی شمال بود لوکیشنش و همه جا سبز بود و بارانی و دریا داشت شمال.آدمهای مصنوعیِ دوست نداشتنیِ آن سریالها می رفتند کنار دریا و تنها زمانی که باورشان می کردم، همان لحظه بود. خب هر آدم دروغینی هم می تواند یک لحظه هایی راست باشد و دریا انگار همان چیزی بود که این آدمها را راستکی می کرد.همیشه دلم می خواست داراب کمی دریا داشت و باران و تابستانها آب سهمیه بندی نبود...
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.