Sveriges mest populära poddar

داستان شب

شلوارهای وصله دار

15 min • 19 september 2017
یکی بود یکی نبودشلوارهای وصله دار غم و شادی با هم مسابقه داشتند. حیاط مدرسه غرق در خنده و گریه بود. شاگردی که از دالان مدرسه می گذشت ، لب و لوچه اش آویزان بود اما وقتی به حیاط می رسید موج شادی بچه ها محاصره اش می کرد و آن وقت او هم مثل بچه ها می خندید . ماجرا چه بود؟ آقای ناظم صدبار گفته بود کت و شلوار بپوشید اما کسی گوش نمی داد...

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Kategorier
Förekommer på
00:00 -00:00