گاهی فقط سکوت حرف می زند. یعنی بهتر از ساکت بود تا اینکه همه حرف های دلت را به کسی بگویی و بعد همان حرف ها، چماق شوند و توی سرت بزنند و هزار بار از خدا بخواهی که کاش خفقان گرفته بودی و یا اصلا حرف نمی زدی! همان روز صبح که سرگرد تازه سرهنگ شده با آن کله کچل و ریش بورش گفت : اگه من جای فرماندت بودم، می فرستادمت جایی که بفهمی خدمت یعنی چی ! ...داستان "فرانکفورت مثل تهران نیست"نویسنده و خوانش : امیر پروسنان
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.