چه ایده ای ! یک ماه عسل آن هم در هندوستان. سرزمین مهارجه ها ، ببرها ، مرتاض ها. بعد از جشن عروسی از آن جایی که هواپیما تا شب پرواز نمی کرد، من و شوهرم به آپارتمانی رفتیم، که در خیابان آملامینیا گرفته بودیم. اتاق خوابش، تنها اتاقی بود که امکانات لازم را برای اقامت و خوابیدن داشت. وقتی به من اظهار عشق نمود، من با صدایی هیجان زده جواب دادم...داستان "ماه عسل"نویسنده : آلبرتو موراویاخوانش : مهرناز احمدیان
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.