پیک آخرنویسنده و خوانش : قاسم کشکولیموسیقی و تنظیم : مرتضی محققهمین دیروز. توی میخانه ای که نداریم،با دوستان قدیمی ای که نبودند، پشت دود غلیظ دلتنگی نشسته بودم. پیک دوم و سوم و... سرم که گرم شد، دستی روی شانه ام نشست. برگشتم ببینم صاحب دست... گفت اجازه هست؟گفتمتنها نیستم! میبینی که! و به دوستان قدیمی ام اشاره کردم. گفتمباید از آنها هم اجازه بگیری! گفتنگران آنها نباش، مرا نمی بینند. و نشست
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.