شاهنامه از آغاز، برنامه های شاهنامه خوانی در انجمن ادب پارسی
در شاهنامه، فریدون پسر فرانک و آبتین از نژاد جمشید با فر شاهی معرفی شدهاست. خجسته فریدون ز مادر بزاد جهان را یکی دیگر آمد نهاد ببالید بر سان سرو سهی همی تافت زو فر شاهنشهی جهانجوی با فرّ جمشید بود به کردار تابنده خورشید بود آبتین پدر فریدون از قربانیان ضحاک است، مادرش فَرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاوی به نام برمایه (پُرمایه) در بیشهای پرورش میدهد. از ترس ضحاک، مادرش در سه سالگی او را در مرز ایران و هندوستان به البرز کوه (کوهی بلند) میبرد و به دینداری میسپارد. ضحاک پس از آگاه شدن از جای پنهان شدن فریدون گاو برمایه را میکشد و دشت را به آتش میکشد. جویا شدن از نژاد و سرگذشت فریدون در ۱۶ سالگی از کوه البرز به دشت میآید و از مادر نژاد خود را جویا میشود. فرانک بدو گفت کای نامجوی بگویم ترا هر چه گفتی بگوی تو بشناس کز مرز ایران زمین یکی مرد بُد، نام او آبتین ز تخم کیان بود و بیدار بود خردمند و گرد و بیآزار بود ز تهمورث گرد بودش نژاد پدر بر پدر برهمی داشت یاد فرانک به او میگوید که پدر تو آبتین بود که از نژاد کیان و تهمورث بودهاست و مردی خردمند و پهلوان و بیآزار بود. برای نگهداری تو و پنهان کردنت از ضحاک روزهای بدی بر ما گذشت و پدرت جانش را فدای تو کرد و مغز پدرت را خوراک دو ماری که بر کتف ضحاک بود کردند. همراهی با کاوه و به بندکشیدن ضحاک تا هنگامی که کاوه با شورشگران به نزد فریدون ۱۶ ساله میروند و وی را به رزم با ضحاک برای انتقام از خون پدر میکشانند.[۲۸] فریدون چرمپارهٔ کاوه را با پرنیان و زر و گوهر میآراید و آن را درفش کاویانی مینامد و به کینخواهی برمیخیزد. برادران فریدون به فرمان او پیشهوران را وامیدارند که گرزی برای او بسازند که بالای سر آن گاوی شکل باشد. چون گرز گاوسر ساخته میشود، فریدون با سپاهش سوی کشور ضحاک حمله میبرد. از رود اروند میگذرند و به اورشلیم میروند که کاخ ضحاک در آنجاست. فریدون با گرزگاوسر - شاهنامه سروش راز باطل شدن جادوی ضحاک را به فریدون میآموزد. فریدون به کاخ وارد میشود و از شبستان ضحاک شهرنواز و ارنواز، دختران جمشید و خوبرویان گرفتار در آنجا را رها میسازد.[۲۸] هنگام مواجهه با ضحاک، گرز گاوسر را بر سر او میکوبد ولی پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک بازمیدارد و فرمان میدهد او را با بندی که از چرم شیر درست شده باشد دست و پای ضحاک را ببندد و در غاری در کوه دماوند زندانی کند. به بند کشیدن ضحاک - شاهنامه بر تخت نشستن فریدون فریدون یگانه شهریار جهان میشود و در مهرماه تاج کیانی بر سر میگذارد. او پانصد سال پادشاهی میکند. نبرد با دیوان مازند فریدون پس از غلبه بر ضحاک برای واپسینبار با دیوان روبهرو میشود، (دیو به سادترین بیان فردی پیرو آیینی دیگر بوده است، صرفا جهت درک داستان).دیوان مازندران انسانهايی ساکن يکی از سرزمينهای همسايهی ايران بودند (مطلقا منظور طبرستان یا مازندران کنونی نیست) و خوی تاختن به ديگر سرزمينها بهويژه ايران را داشتند. ایشان انسانهايی بزرگپيکر و نيرومند بودهاند که به سرزمين ايران میتازند و از فريدون شکست خورده و بيرون رانده میشوند[۲۹] و پس از این مبارزه، همه چیز به روال عادی سوق داده میشود.[۲۸] همسران و پسران فریدون فریدون به همراه شهرنواز و ارنواز فریدون شهرنواز و ارنواز دختران جمشید را که در اسارت ضحاک بودند را به همسری برمیگزیند و سه پسر حاصل این ازدواجها است. سلم و تور از شهرناز و ایرج از ارنواز. سلم پسر بزرگتر، تور پسر میانی و ایرج پسر کهتر است.