▨ نام شعر: گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
▨ شاعر: بیداد خراسانی
▨ با صدای: بیداد خراسانی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــ
گیرم گلابِ نابِ شما اصلِ قمصر است
اما چه سود؟ حاصلِ گلهای پرپر است
شرم از نگاه بلبل بیدل نمیکنید
کز هجرِ گل نوای فغانش به حنجر است؟
از آن زمان که آیینهگردانِ شب شُدید
آیینهی دل از دَم دوران مکدر است
فردایتان چکیدهی امروز زندگی است
امروزتان طلیعهی فردایِ محشر است
وقتی که تیغ کینه سر عشق را برید
وقتی حدیث درد برایم مکرر است
وقتی ز چنگِ شومِ زمان، مرگ میچکد
وقتی دل سیاه زمین جای گوهر است
وقتی بهار، وصلهی ناجورِ فصلهاست
وقتی تبر، مدافعِ حقِ صنوبر است
وقتی به دادگاه عدالت، طنابِ دار
بر صدر مینشیند و قاضی و داور است
وقتی طراوتِ چمن از اشکِ ابرهاست
وقتی که نقش خون به دلِ ما مُصور است
وقتی که نوح، کشتی خود را به خون نشاند
وقتی که مار، معجزهی یک پیمبر است
وقتی که برخلافِ تمام فسانهها
امروز، شعله، مسلخ سرخ سمندر است
از من مخواه شعرِ تر، ای بیخبر ز درد
شعری که خون از آن نچِکد، ننگِ دفتر است
▨
بیداد خراسانی
ــــــــــــــــ
پینوشت: این غزل مثنوی ادامه دارد که در اینجا نیامده است.