▨ نام شعر: که مرا لمس نمیکنند
▨ شاعر: رضا براهنی
▨ با صدای: رضا براهنی
♬ میکس: شهروز
ــــــــــــــــــــــــ
که من کوتاهتر از آنم که قدم به ارتفاعات ِ پنهان ِ کف ِ پاهای ِ تو برسد
تو انگشتانی داری به آن بلندی که مرا لمس نمیکنند
که من کوتاهتر از آنم که قدم به ارتفاعات ِ پنهان ِ کف ِ پاهای ِ تو برسد
و تو بلندتر از آنی که از وزیدن نسیم عاطفهای مدد بگیری که هیچ عاطفهای بدان بلندا نمیرسد
ببین مرا ببین که در سراسر عمرم گیاهخواره بودهام انگار
اما اما میان تختهسنگهای بیاعتناییِ جهان پیوسته زیستهام
و حال نمیدانم چگونه پاسخ آن چشمهای رنگین را بگویم
که از هزار پرسش پیوسته و پیچاپیچ آکندهاند
که سراسرِ جهانِ پس از عمرم را تاریک ِتاریک خواهند یافت اگر نظر به جایی دیگر کنی
اگر نظر به جایی دیگر کنی میبینی که پیش روی من همه جا شب است
که ظلمت از این کوه و دشت میبارد
که قلههای جهان همگی به حال ریختنند روی شانه و سر من
و خوابهایم طبیعت فرار خویش را از دست دادهاند چپیدهاند درونم