▨ نام شعر: سپهر بایگان (پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند)
▨ شاعر: شهریار
▨ با صدای: شهریار
▨ موسیقی: سهراب پورناظری
▨ پالایش و تنظیم این شعر: شهروز
ــــــــــــــــ
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گلفشانی میکند
ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند
نای ما خاموش ولی این زهرهی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی میکند
گر زمین دودِ هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی میکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی میکند
با همه نسیان تو گویی کز پیِ آزارِ من
خاطرم با خاطراتِ خود تبانی میکند
بیثمر هر ساله در فکرِ بهارانم ولی
چون بهاران میرسد با من خزانی میکند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلام ساختند
آنچه گردون میکند با ما، نهانی میکند
میرسد قرنی به پایان و سپهرِ بایگان
دفترِ دورانِ ما هم بایگانی میکند
شهریارا! گو دل از ما مهربانان نشکنید
ورنه قاضی در قضا نامهربانی میکند
▨
سید محمدحسین بهجت تبریزی (متخلص به شهریار)