▨ نام شعر: پیرشدنها
▨ شاعر: لایق شیرعلی
▨ با صدای: لایق شیرعلی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ناشکریِ عشق است همین پیر شدنها
دل داده و دل بُرده و دلگیر شدنها
جان داده و جان کنده به جانان نرسیدن
از جانِ خود و جانِ جهان سیر شدنها
تا قلهی مقصود تپشهای روانکاه
آخر به صد افسوس سرازیر شدنها
خود تیرِ زمینیم ولی هیچ ندانیم
با قدِ کمان، خود چه بُوَد تیر شدنها
مصروفِ خزان است گلافشان بهاران
بدرود جهان است جهانگیر شدنها
از میری ما، مردم اگر گشنه بمیرند
آن به که بمیریم از این میر شدنها
▨
لایق شیرعلی
Лоиқ Шеръалӣ