▨ نام شعر: کجا دنبالِ مفهومی برای عشق میگردی
▨ شاعر: محمدعلی بهمنی
▨ با صدای: محمدعلی بهمنی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــ
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب
و اینسان خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب
{و صبحِ خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب}
تبی این کاه را چون کوه سنگین میکند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا میکنم هر شب
تماشاییست پیچ و تابِ آتشها... خوشا بر من
که پیچ و تابِ آتش را تماشا میکنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست!
چگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دستِ تو
که این یخکرده را از بیکسی «ها» میکنم هر شب
تمام سایهها را میکشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا میکنم هر شب
دلم فریاد میخواهد ولی در انزوای خویش
چه بیآزار با دیوار نجوا میکنم هر شب
کجا دنبالِ مفهومی برای عشق میگردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب
▨
محمدعلی بهمنی
از دفتر شعر «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود»
ــــــــــــــــ
پینوشت: متن شعر منطبق بر خوانش شاعر است و با نسخهی چاپ شده در کتاب، تفاوتهایی دارد. شکل مکتوب شعر، در داخل آکولاد {} آمده است.