▨ نام شعر: بر سواد سنگفش راه (ای جلاد، ننگت باد)
▨ شاعر: هوشنگ ابتهاج (سایه)
▨ با صدای: هوشنگ ابتهاج (سایه)
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــــــــــــــ
این شعر را هوشنگ ابتهاج برای حوادث سیتیر ۱۳۳۱ سروده است
ـــــــــــــــــــــــــــــ
با تمام خشم خویش
با تمام نفرت دیوانهوار خویش
میکشم فریاد
ای جلاد
ننگت باد
آه هنگامی که یک انسان
میکشد انسان دیگر را
میکشد در خویشتن
انسان بودن را
بشنو ای جلاد
میرسد آخر
روز دیگرگون
روز کیفر
روز کینخواهی
روز بارآوردن این شورهزار خون
زیر این باران خونین
سبز خواهد گشت بذر کین
وین کویر خشک
بارور خواهد شد از گلهای نفرین
آه هنگامی که خون از خشم سرکش
در تنور قلبها میگیرد آتش
برق سرنیزه چه ناچیز است
و خروش خلق
هنگامی که میپیچد
چون طنین رعد از آفاق تا آفاق
چه دلاویز است
بشنو ای جلاد
میخروشد خشم در شیپور
میکوبد غضب بر طبل
هر طرف سر میکشد عصیان
و درون بستر خونین خشم خلق
زاده میشود طوفان
بشنو ای جلاد
و مپوشان چهره با دستان خونآلود
میشناسندت به صد نقش و نشان مردم
میدرخشد زیر برق چکمههای تو
لکههای خون دامنگیر
و به کوه و دشت پیچیده ست
نام ننگین تو با هر مرده باد خلق کیفرخواه
و به جا ماندهست از خون شهیدان
بر سواد سنگ فرش راه
نقش یک فریاد:
ای جلاد
ننگت باد
▨
هوشنگ ابتهاج
متخلص به ه.الف سایه
امرداد ماه سال ۱۳۳۱