▨ شعر: دریاییها ۳۳
▨ شاعر: یدالله رویایی
▨ با صدای: یدالله رویایی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای شعرهای دریایی،
آه، ای مسافران ِ از دریا تا من!
از دریا:
از سرزمین عطر و علف
و عهدنامه و منشور،
تا من،
ـ تا سرزمین هیچ قرار و قرارداد ـ
از دریا،
از ازدحام ماهی و مروارید-
در بستر جزیرههای بینام،
و از قلمرو اطاعت حکام،
تا من ـ سکوت بیثمر مشتاق ـ
آه، ای مسافران ِ از دریا تا من!
از دریا تا من:
از شیب پلههای همیشه،
در خواب جاری خندقهای آب
و از فرازهای بیتغییر،
که جلوهی دفاع و تهاجم دارند؛
تا من - همه توکل و تسلیم -
تا من که در قلمرو تصویر، از شما
ویرانههای باطن خود را،
هموار میکند،
بیدار میکند.
آه، ای مسافران ِ از دریا تا من!
از دریا
ـ از مرتع ستاره و کف ـ
تا من
ـ تا مزرع نیاز و طپش ـ
از آبها،
ـ پاییز برگها ـ
پرواز بیگناه گنجشکان،
تا من ـ دهان گرسنهی ماران ـ
از آبهای کوهان اشتران
اسبان وحشی
و قاطران
از آبهای هلهههای نهانی،
ترسیم ناگهانی،
ـ ترسیم ناگهانی مهمیز ـ
ترسیم ناگهانی شمشیر-
از آبهای تصویر،
تصویر فکری از سنگ-
- ادراکی از سقوط -.
ای شعرهای دریایی!
آه، ای مسافران ِاز دریا تا من!
از آبها،
که شکل در هم امضاء دارند
تا من،
که واژهی شکستهی "رؤیا"یم
و شکل روشن نامم را دارم
ای شعرهای دریاسی
بدرودتان گرامی باد!
اینک من!
بر ساحل ایستاده سبکبار
با برگهای ساتر ِ انجیر!
بار دگر برهنه و آزاد
در آفتاب افسانه،
از داستان خلقت برمیخیزم
بر ماسهها که مستمعان صبور آب
بر ماسههای مبهوت
ـ با نقش پا غریب ـ
پا مینهم به حیرت لغزان صخرهها
فریاد میزنم:
ای صخرههای لغزان
ای لغزان!
من را ببر.
آنگاه سوی تو،
سوی تو ای برهنهی آزاد،
پر میدهم عزیمت دستانم را
ای شعرهای دریایی
بدرودتان گرامی باد!
اینک من!
ـ یک قطعه شعر دشوار ـ
اینک،
مسافر ِاز من تا من!
▨
شعر شماره ۳۳ (آخرین شعر) از مجموعه شعرهای دریاییها
شامل شعرهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۴
چاپ اول: ۱۳۴۴
ــــــــــــــــــــ
تذکر: شماره شعرها ممکن است در چاپ های مختلف، متفاوت باشد. شمارهگذاری ما بر طبق چاپ اول کتاب است. اما در کتاب ِ «مجموعه آثار یدالله رویایی» انتشارات نگاه، چاپ اول، به دلیل سانسور، این شعر شماره ۳۱ است