فردوسی : گفتار اندر داستان دقیقیِ شاعر
چو از دفتر این داستانها بَسی
همی خواند خواننده بَر هر کسی
جَهان دِل نهاده بر این داستان
همان بِخردان و همان راستان
جوانی بیامد گشادهزبان
سَخُن گفتنی خوب و طَبعی روان
به شعر آرم این نامه را، گفت من
ازو شادمان شد دلِ انجمن
جوانیش را خویِ بَد یار بود
همه ساله با بَد به پیکار بود
بر او تاختَن کرد ناگاه مَرگ
نهادش به سَر بَر یکی تیره تَرگ
بدان خویِ بد، جانِ شیرین بِداد
نبود از جهان دِلْش یک روز شاد
یَکایک از او بَخت برگشته شد
به دستِ یکی بندهبَر کشته شد
برفت او و این نامه ناگفته ماند
چُنان بَختِ بیدار او خفته ماند
الهی عفو کُن گناهِ وُرا
بیفزای در حَشر جاهِ وُرا
لینک های پادکست
پادکست بوطیقا – قسمت سوم : نامور نامه فردوسی
شبکه های اجتماعی : اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا
حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا
تماس : [email protected]
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.