در زمانهای قدیم حاکمی زندگی میکرد که همسرش بچه دار نمی شد تا اینکه پس از سالها همسرش بچه دار شد و حاکم مهمانی بزرگی گرفت گه در این مهمانی پری های آن سرزمین به جزء یکی از آنها به جشن دعوت شدند و آن یک پری که به مهمانی دعوت نشده بود نوزاد را نفرین کرد که در سن 15 سالگی با سوزن چرخ ریسندگی جان خودش را از دست بدهد، به ناچار حاکم دستور داد تا تمام چرخ های ریسندگی را از آن سرزمین جمع آوری کنند و …