در این قطعه روایتی ذکر می شود از روابط امیر محمود غزنوی با قدر خان، امیر ترکستان و رسول فرستادن امیر مسعود به ترکستان.
بیهقی از روابط خاندان تبانیان از همگی از علمای عهد خود بودند، با دربار سلاطین غزنوی می گوید.
همچنین داستانهایی از دورانی که امیر محمود سپاهسالار سامانیان بود ذکر می شود.
چندین روایت هم ذکر می شود از زندگی سبکتگین پدر امیر محمود که غلامی بود و او را به الپتگین، از سالاران سپاه سامانی، فروختند واو در آن دربار رشد کرد و داماد الپتگین شد و بعد به سالاری و امیری رسید.
نکتۀ جالب در روایت زندگی سبکتگین این است که برای او نوعی ارتباط با عالم غیب مهیا می شود تا رسم معهود که امیران نشاندۀ قدرتی ماورائی هستند بجا آورده شود.