بیهقی در این قطعه ابتدا شرحی مختصر می گوید از برگزاری جشن مهرگان و عید رمضان. در این اعیاد شعرا شعر می خواندند و مطربان می زندند و مسخرگان بازی می کردند و صله می گرفتند.
رقم صله هم بین شاعران فرق می کرد "و امیر شاعرانی را که بیگانه بودند بیست هزار درم فرمود و علوی زینبی را پنجاه هزار درم بر پیلی بر خانۀ او بردند و عنصری را هزار دینار دادند و مطربان و مسخرگان را سی هزار درم"
بیهقی قصیده ای را می آورد از ابوحنیفۀ اسکافی از شاعران دربار و از آن تمجید زیادی می کند. هر چند قصیده چندان قصیدۀ بی نظیری هم به نظر نمی رسد!