این قطعه از بهترین بخشهای تاریخ بیهقی است برای شناخت ساختار قدرت سیاسی و نقش افراد در این ساختار و رفتار آنها.
این قطعه داستانِ دسیسه ای است که بوسهلِ زوزنی در دربارِ امیر مسعود به کار می بندد تا آلتونتاش خوارزمشاه، عموی امیر مسعود و والی خوارزم را فرو گیرد.
احمدِ عبدالصمد، وزیرِ کاردانِ خوارزمشاه، با کشتنِ قائد ملنجوق فرستادۀ بوسهل به خوارزم، دسسیه را خنثی می کند.
امیر مسعود از عصیانِ آلتونتاش بیمناک است. با تدبیرِ خواجه احمدِ حسنِ میمندی، وزیرِ امیر مسعود، بوسهل زوزنی فرو گرفته می شود تا آلتونتاش از دست نرود.