امیر مسعود هر چند در جنگ با ترکمانان سلجوقی پیروز شده است ولی این پیروزی را بسیار شکننده می بیند. ترکمانان مردمی سخت کوشند و با ناملایمات سازگار. به تدبیر وزیر رسولانی فرستاده می شود و با ترکمانان مصالحه ای صورت می گیرد که آنها از منطقه دور شوند و امیر هم به هرات برود. قرار گذاشته می شود که مناطقی به ترکمانان داده شود تا در آنجا ساکن شوند. طرفین به هم هیچ اعتمادی ندارند ولی از هم می ترسند در نتیجه هر دو به مصالحه راضیند. امیر بر آن است که تجدید قوا کند و خود را برای جنگ با این قوم سرسخت آماده کند. ترکمانان نیز ترسیده اند و می خواهند از ماوراءالنهر نیرو جذب کنند و قویتر شوند. صلح برقرار می شود و امیر به هرات می رود. وقتی که امیر مسعود از جنگ فارغ می شود مشکلات را فراموش می کند و به عیش و نوش مشغول می شود.