امیر مسعود نامه ای به ارسلان خان والی ترکستان می نویسد و روایت شکستش در دندانقان را شرح می دهد. برای اولین بار ذکر می کند که "بندگان" به او می گفتند که رفتن به سوی مرو اشتباه است ولی "ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود". هدف از نامه سنجیدن نظر ارسلان خان است برای کمک کردن به او در جنگ با ترکمانان. در انتها قصیده ای از بوحنیفۀ اسکافی ذکر می شود.