Sveriges mest populära poddar

كتيبه

تاریخ بیهقی- قطعۀ پنجاه و هشتم

50 min • 22 januari 2020

این قطعه شرحی است از روابط روابطِ پُر تنشِ امیر مسعود با خانان ترکستان، ارسلان خان و بغراخان. این دو خان، دو برادرند که با هم روابطی بین دوستی و دشمنی دارند و در نتیجه کار بر امیر مسعود سخت می شود. 
بغراخان در خفا ترکمانان را تقویت می کند و از حملۀ آنان به سرزمینهای امیر مسعود شادمان است. 
همچنین تصمیم امیر مسعود به حمله به قلعۀ هانسی در هندوستان ذکر می شود که به هنگام بیماری پس از حادثۀ رود هیرمند "نذر" کرده بود به گشودن آن. درباریان با حرکتِ امیر به هندوستان مخالفند که خراسان در خطر است، ولی امیر به مشورتها عمل نمی کند و راهیِ هندوستان می شود. این زمینه ای می شود برای شکست لشکر امیر در خراسان از ترکمانانِ سلجوقی.

از ویژگیهای حکومتهای فردی این است که تصمیمات اشتباه به آسانی گرفته می شود. خطا در تصمیمات جمعی کمتر اتفاق می افتد چرا که احتمالِ کشفِ اشتباهات بیشتر است. 
ولی حکومتهای فردی دچار مشکل بزرگتری هستند: حتی اگر اشتباه کشف شود، گفتن آن به حاکم و قبولاندن اشتباه به او کاری آسان نیست. چه بسا اطرافیان برای بدست آوردن دلِ حاکم و آرام کردنِ او اشتباهات را پنهان کنند یا آن را به قضای الهی منسوب کنند. رفتار امیر مسعود و درباریان به کرات نمونه هایی از این ویژگی حکومتهای مبتنی بر فرد را نشان می دهد. امیر مسعود بر خلاف توصیۀ مشاورانش به سوی ترکمانان لشکر می فرستد. سپاهی بزرگ به دلیل بی تدبیری شکستی سخت از سپاه کوچک ترکمانان می خورد. درباریان هم به گفته بونصر فقط رجز می خواندند و برای خوشآمدِ امیر سخن می گفتند "همگان عشوه آميز سخني مي گفتند و كاري بزرگ افتاده سهل مي كردند، چنانكه رسم است كه كنند"

Kategorier
Förekommer på
00:00 -00:00