امیر مسعود از ری به سمت خراسان به راه می افتد. به دامغان که می رسد رکابدار(=قاصد) ی به اردوگاه او می رسد که نامه هایی از پدرش امیر محمود دارد که پیش از مرگ نوشته بوده است. بخشی ار نامه ها به سرداران لشکر و نیز حاکم اصفهان بوده که به آنها می گفته امیر مسعود نافرمان است و نظر او برای جانشینی اش بر امیر محمد است.
از همین ابتدای تاریخ بیهقی با تنش بزرگی که بین مسعود و پدرش وجود داشته آشنا می شویم. این تنش در تمام متن به چشم می خورد.
در این قطعه از تاریخ بیهقی داستانی از فضل ربیع وزیر هارون عباسی روایت می شود که در درگیری بین دو پسر هارون، مامون و محمد، طرف محمد را گرفت ولی پس از پیروزی مامون ناچار به درگاه مامون بازگشت.هر