Sveriges mest populära poddar

كتيبه

تاریخ سیستان- قطعۀ بیست و یکم

25 min • 18 oktober 2023

یعقوب لیث بر سیستان مسلط شده است و در حال گسترش نفوذ خود است. به حوالی پارس و کرمان در غرب و کابل و هرات در شمال شرقی لشکر می کشد و آن مناطق را به جنگ یا با مصالحه تحت فرمان در می آورد. در لشکرکشی به کرمان، حاکم کرمان به استقبال او می آید و هدیه می آورد. در میان هدیه ها پنجاه بت زرین و سیمین است که او از کابل به غنیمت گرفته است. یعقوب بتها را با هدیه های دیگر به بغداد به درگاه معتمد عباسی می فرستد. معتمد هم برادرش را به "عهد و منشور و لوا" به سوی یعقوب می فرستد. شواهد زیادی هست که حاکمان مسلمان آن دوران "بت" را بهترین و حلال ترین غنیمت می دانسته اند و اگر می خواسته اند به عالمی هدیه بدهند بتی را می شکسته اند و تکه ای طلا یا نقره هدیه می داده اند.

یعقوب در ادامه "خوارج" بسیاری را تحت نفوذ درآورد. بعد به نیشابور رفت که مرکز حکومت طاهریان بود. محمد بن طاهر به استقبال او آمد و تسلیم شد. یعقوب او و یارانش را به سیستان فرستاد تا حبس شوند. محمد بن طاهر در حبس درگذشت. متون دیگر از جمله تاریخ طبری روایتی دیگر دارند و می گویند که محمد بن طاهر از حبس رهایی یافت.

مردمان نیشابور می گفتند که او "یعقوب عهد و منشور امیرالمؤمنین ندارد و خارجی است." یعقوب بزرگان را جمع می کند و خود به رسم شاهان با غلامان بسیار در صدر می نشیند و شمشیری آخته در میان می نهد و می گوید: "شکایت کردید که یعقوب عهد امیر المؤمنین ندارد. خواستم بدانید که دارم!... امیرالمؤمنین را به بغداد نه این تیغ نشاندست؟ ... مرا بدین جایگاه نیز هم این تیغ نشاند، عهد من و آن امیرالمؤمنین یکی است."


Kategorier
Förekommer på
00:00 -00:00