ولید بن عبدالملک که ده سال خلیفه بود، حجاج بن یوسف را که به خشونت معروف بود به امارت عراقین، سیستان و خراسان منسوب کرد. بعد از ولید، سلیمان بن عبدالملک و پس از او عمر بن عبدالعزیز، نبیرۀ عمر بن الخطاب به خلافت نشستند. از عمر بن عبدالعزیز در تاریخ به عنوان امیری نیک رفتار ذکر شده است. گفته می شود که او همه دارایی خود را صدقه داد و زنان خود را کابین داد و طلاق داد و به امیرانش فرمان داد که "اهل دین و ورع و علم و زهد" را به عنوان عامل انتخاب کنند. پس از او یزید بن عبدالملک و بعد هشام بن عبدالملک خلیفه شد. دوران هشام که 19 سال به دازا کشید، دوران اوج امویان بود و او بعد از عبدالملک مروان، مهمترین خلیفۀ اموی بود. چهار تن از خلفای اموی فرزندان عبدالملک بودند.
داستانی گفته می شود از والی سیستان به نام عبدالله بن بلال که به عدل حکومت کرد و مصلی بزرگی ساخت. وقتی که امیر بعدی منسوب شد، خواستند اموال او را حسابرسی کنند. کار بر او سخت شد و مستخرج (مامور محاسبه اموال) را مالی داد تا به امیر بگوید که عبدالله مرده است. امیر گفت مرده اش را پیش من بیاور. مستخرج هم عبدالله را کشت و مرده او را پیش امیر برد!