غلامان امیر بو جعفر او را در مجلس شراب می کشند. امیر خَلَف، پسرش، با یاری برخی از امیران و غلامان به تخت می نشیند.
فردی به نام طاهرِ بوعلی که مادرش از خاندان لیث بود و امیر فراه بود از سوی امیر سامانی، در این زمان نقش بزرگی بازی می کند. امیر خلف سیستان را به او می سپرد و به سفر حج می رود.
امیر طاهر شیوۀ داد و عدل پیش می گیرد. مردمان در دوران او به آسایش می رسند. نویسنده داستانی از حضور طاهر در دربار امیر سامانی و اعتباری که او در آن دربار داشت ذکر می کند.
امیر خلف از حج به دربار امیر سامانی می رود و حکم سیستان را می گیرد. به سیستان می رود و با طاهر وارد جنگ می شود (درست معلوم نیست که اختلاف طاهر و خلف چرا ایجاد می شود).
طاهر می میرد و امارت به فرزندش حسین می رسد. امیر خلف با او وارد جنگ می شود و پیروز می شود.