آبنبات دارچینی، رمان کمدی_اجتماعی است که بیانگر زندگی محسن و خانوادهاش در سالهای 1371 الی 1374 که مصادف با جنگ صربها در بوسنی است، میباشد.
🔹 در آبنبات سوم هم محسن روایتگر داستان زندگی خودش و خانوادهاش است.
🔹 شخصیتها از رمان آبنبات هلدار تا این کتاب، همچنان ثابت هستند و به همان قدرت سابق، نقش خود را در خنداندن شما ایفا میکنند.
🔹 لهجهی نوشتاری کتاب نیز همچنان بجنوردی میباشد و به طنازی داستان کمک شایانی کرده است.
🔶 در ادامهی داستان قبل یعنی آبنبات پستهای ، در این داستان با پدیدهای به نام کنکور آقا محسن و حاملگی ملیحه و زندایی مواجه میشویم.
🔸 پایداری عشق محسن به دریا جالب توجه است، که البته با عشقهای زودگذر مخلوط میشود و باعث سردرگمی محسن میشوند؛ این قضیهی عشق و عاشقی در نهایت به شکل زیبایی با حرفهای دبیر فیزیک محسن حل میشود. آقای صدقی شاید در گوشهای از طنز داستان میخواهد به زبان بیزبانی بگوید که گاهی میتوانیم با ایجاد یک دوستی و صمیمیت با نوجوانان و صحبت منطقی با آنها از سردرگمی آنها و رفتن به سمت گناهشان جلوگیری کنیم، نه با زور و تهدید و سختگیریهای اشتباه.
🔸 در ادامهی ایفای نقش شخصیت «مراد کمیتهای»، آقای نویسنده سعی دارد چهرهی مرتدینی که خود را پشت اسلام و نظام پنهان کردهاند و چنان در نقششان فرو رفتهاند که خودشان هم گول خودشان را میخورند ترسیم کند.
🔸 محمد هم که جانباز خانواده است در یک اقدام غافلگیرانه تمام داراییاش را در راه کمک به مردم بوسنی میدهد. او سمبل یک شخصیت پاک، ایثارگر، قانع و زاهد است، که اجتماع و حرفهای مردم روی اعتقادات او نمیتوانند کوچکترین خدشهای وارد کنند.
🔸 و...
🔷 در کل، این کتاب هم به قوت آبنباتهای قبلی و بسیار خندهدار و پرمحتوا بود، به طوری که همهی گروههای سنی میتوانند از خواندنش لذت ببرند.
--- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/messageHosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.