غروب بت ها یا فلسفیدن با پتک _ اثر فردریش نیچه
خود نیچه درباره این کتاب چنین گفته:
در این کتابی که صد و پنجاه صفحه هم نمیشود، با آن لحن شادمانه و سرنوشت سازش، اهریمنی میخندد – این فراوردهی روزهای چندان اندک شمار، که دلم نمیخواهد بگویم چند روز، کتابی است بر روی هم بیمانند، که پرمایهتر از آن، بر پای خویش ایستادهتر از آن، زیر و زبر کنندهتر از آن و شریرتر از آن کتابی نیست. کسی که بخواهد درکی برقآسا از آن داشته باشد که پیش از من همهچیز چه واژگون ایستاده بوده است، میباید از این کتاب بیاغازد. آنچه عنوان این کتاب بُت مینامد، درست همان چیزی است که تاکنون حقیقت نامیده میشده است. غروب بتها – به زبان ساده، یعنی پایانِ کارِ حقیقتِ دیرینه.
کتاب عبارت است از:
نکتهپردازیها و خدنگاندازیهامسئلهی سقراط«عقل» در فلسفهچهگونه «جهانِ حقیقی» افسانه از کار درآمداخلاق همچون ضد طبیعتچهار خطای بزرگ«بهبودبخشان» بشریتآن چه آلمانیان از دست میدهندپویندگیهای مرد نابههنگامآن چه من وامدار باستانیانامپُتک سخن میگوید
نیچه در هر کدام از این فصلها به یک موضوع میپردازد و آن را نقد میکند. صحبت کردن درباره همه این فصلها در اینجا امکانپذیر نیست اما اشاره کردن به بعضی از این مفاهیم، شاید برای مخاطبی که میخواهد تا حدود کمی با آنچه که نیچه سعی در انتقالش در این کتاب دارد آشنا شود، مفید باشد.
--- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/messageHosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.