سال ها پیش در قرن هفتم هجری یه پهلوانی میره حموم عمومی پیش دلاک و به دلاک همه فن حریف می گه لطفا یه نقشی روی کتفم بزن . میگه باشه چشم امر بفرما فقط چه نقشی بزنم ؟ پهلوان می گه شیر ژیان . خلاصه دلاک دست به کار می شه و سوزن اول رو وارد کتف پهلوان می کنه و هنوز سوزن رو کامل وارد نکرده داد پهلوون درمیاد که وای این کجای شیر بود می گه دمش . می گه برو سراغ یه جای دیگش! سوزن دوم رو وارد می کنه و دوباره پهلوون داد میزنه این کجاش بود می گه سرش . می گه سرشم نمی خواد برو سراغ جای دیگش و سوزن سوم رو که میزنه می گه آخ این کجاش بود میگه شکمش پهلوان می گه نه دم می خواد نه سر می خواد نه شکم . دلاک می گه برو بابا جان از این شیر آبی واسه ما گرم نمی شه.
این کاوشگر رو با موضوع کبودی زدن ، خالکوبی یا تتو بشنوید...