موفقیت و شانس:خوش اقبالی و افسانه شایسته سالاری
(Success and luck)
نوشته رابرت فرانک
به روایت : دکتر آذرخش مکری
مشاهده در یوتوب : https://youtu.be/wjFRmBnF0Ss
---------
کتاب "موفقیت و شانس:خوش اقبالی و افسانه شایسته سالاری". بعنوان یک روانپزشک و علاقمند به رفتار انسان ها همواره برایم سوال بوده که موفقیت مالی، شغلی و اجتماعی افراد بیشتر ناشی از تلاش و استعداد افراد است یا عنصر بخت و اقبال در آن نقش مهم تری دارد؟ طبعاً افراد بدون زحمت به جایی نمی رسند اما بودن در زمان و مکانی خاص، متولد شدن در خانواده ایی موفق و حمایتگر، زیستن در زمانه امید و بالندگی و در مسیر فرصت های طلایی بودن هم مهم است. رابرت فرانک، اقتصاددان برجسته دانشگاه کورنل در کتاب خود سعی در پاسخ به این سوال دارد. او معتقد است که افراد موفق و آنهاییکه در قله های شهرت، ثروت و قدرت قرار دارند معمولاً سهم فرصت های اقبال گونه محیطی را دست کم می گیرند و بیشتر ترقی خود را مدیون استعداد و تلاش خود می دانند. در حالیکه بررسی های کلان آماری و اجتماعی نشان می دهد که اینگونه نیست. برخی متغیرهای به ظاهر بی اهمیت از جمله ماه تولد و حروف اول فامیل افراد در تغییر سرنوشت ایشان تاثیر معتی داری دارد چه برسد به طبقه اجتماعی و عصری که در آن متولد شده اند. به باور او بیش بها دادن به مقوله شایستگی فردی و غفلت از نقش عوامل بیرونی تبعات ناخوشایندی دارد. سرخوردگی در بازندگان و خودبزرگ بینی و خودشیفتگی در برندگان و عدم تمایل عموم برای سرمایه گذاری در زیرساختهای جامعه مانند آموزش عمومی، بهداشت و عدالت اجتماعی از این جمله اند. از طرف دیگر بها دادن زیاد به نقش فردی در موفقیت به رقابت شدیدتر منجر شده و نوعی مسابقه به اصطلاح تسلیحاتی بی حاصل را بین مردم دامن می زند. او همبستگی مهمی بین این آسیب شناسی و پدیده ایی بنام برنده-همه-را-می برد، قائل است. در پدیده اخیر که در بسیاری از اموری اقتصادی، هنری، ورزشی و حتی علمی شاهد آن هستیم، افرادی که به قله و مقام نخست می رسند ثمره تمامی فعالیت های حوزه کاری را می چینند و به افراد پایین تر شهرت، اعتبار و پاداش بسیار کمتری تعلق می گیرد. رواج سبک های انگیزشی و تفکر آرزومند و مثبت افراطی هم با این امور مرتبط است.کتاب به یافته ها و آزمایش های تامل برانگیز متعدد در زمینه موفقیت دارد. من خواندن این کتاب ارزشمند را قویاً توصیه می کنم.