2. تاریخ ایران - انوشیروان دادگر نوشته امیرحسین خنجی
راوی: امیر اردلان داوودی
خسرو یکم معروف به خسرو انوشیروان (کسری نوشیروان، انوشه روان) دادگر سومین فرزند قباد یکم بود. وی بیست و دومین شاه ایرانی بود که حکومت خود را در تیسفون آغاز کرد. ریشهٔ اسم خسرو به معنای «نیکنامی» است و انوشیروان به معنای «روح و روان جاویدان» است. فرمانروایی خسرو با شورشهای داخلی آغاز شد اما وی موفق شد آنها را به اتمام برساند. خسرو مزدکیان را سرکوب و قلع و قمع کرد. روابط ایران و روم در دورهٔ خسرو متغیر بود و این دو کشور گاهی در جنگ و گاهی در صلح به سر میبردند. در ابتدا صلحی میان آنها شکل گرفت که در این قرار داد روم مجبور به پرداخت غرامت شد، ولی پس از مدتی خسرو نبرد را از سر گرفت. در این نبرد گاهی ایران پیروز بود و ضمن این نبردها تعهدنامهها و پیمانهایی هم به امضا میرسید. خسرو پس از آن که انطاکیه را تصرف کرد، مردم را به شهر جدیدی به نام به از اندیو خسرو کوچانید و به مردم آزادیهایی بخشید. خسرو پس از دوستی با خاقان ترک، موفق شد هپتالیان را از میان ببرد و در پایان قلمرو را میان ایرن و ترکان تقسیم کند. خسرو در ارمنستان نیز با رومیان درگیر شد و در پایان جنگ، صلح ۵۰ سالهای میان ایران و روم بسته شد؛ روم نیز متعهد به پرداخت غرامت شد. در نبرد آخری که میان ایران و روم صورت گرفت، باوجود کهنسالی خسرو، وی فرماندهی لشکریان را به عهده گرفت و در نهایت ایرانیان انطاکیه را به تصرف خود درآوردند. پس از این شکست بود که ژوستینین از فرماندهی برکنار شد و به جای او تیبریوس برسر کار آمد. ژوستینین از در صلح با شاه ایران درآمد؛ اما پیش از صلح خسرو وفات یافت. خسرو نبردی در یمن هم داشت، زمانی که سیف بن ذی یزن به همراه نعمان به دربار خسرو رفت، خسرو سپاهی به فرماندهی وهرز به وی داد. سپاه ایران موفق شد یمن را تصرف و به قلمرو ایران اضافه کند. یمن تا ورود اسلام جزو قلمرو ایران بود.