3. تاریخ ایران - خسروپرویز و پایان ساسانیان نوشته امیرحسین خنجی
راوی: امیر اردلان داوودی
خسرو دوم (دور اول حکومت: ۵۹۰ م. دور دوم: ۶۲۸–۵۹۱ م)، ملقب به خسرو پرویز (اَپرویز؛ اَبرویز، یعنی «خسرو فیروز و ظفرمند»)، شاهنشاه ساسانی، فرزند هرمزد چهارم و نوهٔ خسرو اول، انوشیروان بود که توانست در بحبوحهٔ کشمکشهای درباریان و فرماندهان نظامی و بزرگان حکومتی، به قدرت برسد. در اواخر پادشاهی هرمزد چهارم، یکی از سرداران معروف به نام بهرام چوبین پسر گشنسب، از بزرگزادگان خاندان اشرافی مهران، که بهرغم خدمات و جانفشانیهای بسیارش مورد اهانت شاه قرار گرفته بود، علیه هرمزد شورید و ادعای پادشاهی کرد و با سپاهش به پایتخت لشکر کشید. خسرو، پسر و ولیعهد هرمزد که در آن زمان در آذربایجان و ارمنستان از سوی پدر حکومت داشت، از فرصت استفاده کرد و با آمدن به تیسفون، به تخت نشست. او سعی کرد بهرام را با وعدههای بسیار به تبعیت از خود متقاعد کند، اما بهرام حاضر به مصالحه و به رسمیت شناختن خسرو نشد. در نتیجه خسرو ناگزیر با زن و فرزندان و خانوادهاش از پایتخت گریخت و به موریکیوس، امپراتور بیزانس پناه برد. موریکیوس او را با لشکری یاری داد، و خسرو به پشتوانهٔ سربازان بیزانسی و دیگر نیروهایی که به او پیوسته بودند، توانست بهرام را - که حدود یک سال حکومت کرده بود و ظاهراً بزرگان و اشراف ساسانی دل خوشی از او نداشتند - شکست دهد. بهرام به نواحی شرقی، نزد ترکان گریخت و در نهایت به تحریک خسرو به قتل رسید.