ناتوردشت اثر جي. دي. سلينجر ترجمه محمد نجفی (بخش دوم)
اگر به فهرست صد کتاب برتر جهان نگاه کنید، در رتبهي هفتادودوم آن نام کتاب ناتور دشت را خواهید دید.کتابی پرطرفدار که هنوز بعد از گذشت شصت سال از اولین انتشار آن در آمریکا، در بین کتابخوانهای سراسر جهان بسیار محبوب است و به بیش از سيوپنج زبان ترجمه شده است. تا به امروز چندین میلیون نسخه از ناتوردشت در سراسر جهان به فروش رفته و در سایت «گودریدز»، سایت معروف کتابخوانی، بیشتر از دو میلیون نفر از پنج، به این کتاب امتیاز 3.8 را دادهاند. این اثر شاخص و محبوب رازی از تنهایی، شکست بیچارگی، موفقیت و خوشبختی را برای بزرگسالان و نوجوانان به زبانی ساده در ژانر رئال روایت میکند.
روایت ناتوردشت از زبان هولدن کالفید
رمان ناتوردشت از زبان هولدن کالفید، نوجوان 17 سالهای است که از مدرسه اخراج شده و حالا در یک مرکز توانبخشی داستان زندگیاش را برای روانکاو خود تعریف میکند، روايت ميشود. هولدن از همان ابتدا با لحنی صریح و خودمانی و البته بیحوصله شروع به شرح مختصری از خانوادهاش میکند. کمی بعد او ماجرای اخراج شدنش از مدرسه و ماجرای ترک خوابگاه را تعریف میکند. این چهارمین بار است که او از مدرسه اخراج ميشود و دیگر فرصت جبران ندارد. هولد كالفيد سه روز برای رفتن به خانه فرصت دارد. او در داستان راوی این سه روز از زندگیاش تا برگشتن به خانه است. سه روزی که هولدن احساس شکست و بیچارگی خود را روایت میکند و انگیزهای برای بازگشت به خانه ندارد. از طرفی علاقهای هم ندارد تا خانوادهاش چیزی در این مورد بدانند.
هولدن کالفیلد، شخصیتی محبوب در ادبیات داستانی
هولدن کالفیلد شخصیت محبوب علاقهمندان به ادبیات داستانی آمریکا است. او راوی هفده سالهی رک، باهوش، کلافه و مهربان رمان ناطوردشت است. پسری با احساس و با استعداد که از دنیای آدم بزرگها خوشش نمیآید، چون متوجهي افکار پوچ مردم در جامعهی خود شده است. هولدن نسبت به سن خود درک بیشتری به دنیا و حقیقت آن دارد. او با وجود استعداد و عواطف فردی بیهدف است و آیندهای روشن برای خودش در جامعهی بعد از جنگ آمریکا نمیبیند. هولدن احساس افسردگی و تنهایی میکند و معتقد است در دنیای بزرگسالان هیچ كس به معنای واقعی عاقل و بالغ نشده است. او به کودکان علاقهی زیادی دارد و موفقیت و خوشبختی آنها برایش مهم است. به همین دلیل در کتاب روابط صمیمانهي هولدن با خواهر کوچکش فیبی و نقش مهم او در علاقهی هولدن به شغل آیندهاش به چشم میخورد. هولدن کالفید نگران جامعه و سرنوشت افراد است، کتاب میخواند و متفکر است. او خودش نمیداند زندگیاش در چه مسیری و چگونه باید پیش رود و همین باعث شده تا بسیاری از نوجوانان و جوانان با شخصیت هولدن کالفید همذات پنداری کنند.
سلینجر؛ انزوا، نویسندگی و داستانهاي ديگر
جروم دیوید سلینجر که با نام جی.دی سلینجر شهرت دارد در سال 1919 به دنيا آمد. او پسر یک پدر یهودی و یک مادر مسیحی بود و مانند هولدن کالفیلد، قهرمان کتاب ناتور دشت، در شهر نیویورک متولد شد. سلينجر بعد از گذراندن دورههای کوتاه در دانشگاههای «نیویورک» و «کلمبیا»، تمام وقت خود را به طور کامل به نوشتن اختصاص داد. انتشار داستانهایش در مجلهي «نیویورکر» باعث شهرت این نویسندهی آمریکایی شد. سلینجر فردی خجالتی منزوی و رک بود و کمتر در جمع حاضر میشد و علاقهای به مصاحبه با رسانهها نداشت. زندگی سلینجر همچنان مورد توجهي بسیاری از علاقهمندان به ادبیات است. او در دوران جنگ جهانی دوم در ارتش بود و در آن زمان حتی ملاقاتی با «ارنست همینگوی» نویسندهي بزرگ آمریکایی در پاریس داشت. بسیاری از بهترین داستانهای سلینجر برگرفته از تجربیات شخصی او در دوران جنگ است. او کتاب ناطور دشت را هم در زمان حضورش در جبهههای جنگ نوشت. سلینجر قبل از نویسنده شدن، به بازیگری علاقه داشت و مثل هولدن در کودکی به مدرسه و درس و حتی به سینما علاقهای نداشت.