Sveriges mest populära poddar

کتاب ها هم صحبت می کنند…

وانهاده اثر سیمون دوبووار

268 min • 26 april 2022

نویسنده کتاب وانهاده با نام اصلی سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دوبووار فیلسوف نویسنده،فمینیست واگزیستانسیالیست فرانسوی بود که در سال ۱۹۰۸ در پاریس به دنیا آمد.دوبووار در یک خانوادهٔ بورژوای کاتولیک رشد یافت و پس از گذراندن امتحانات دورهٔ لیسانس ریاضیات،به مطالعه فلسفه در دانشگاه سوربن پرداخت.

سیمون دوبووار در حلقهٔ فلسفی دوستانه گروهی از دانشجویان مدرسهٔ اکول نورمال پاریس عضو بود که ژان پل سارتر نیز در آن عضویت داشت ولی خود دوبووار دانشجوی این مدرسه نبود.با وجود آنکه زنان در آن دوره کمتر به تدریس فلسفه می‌پرداختند،او تصمیم گرفت مدرس فلسفه شود و در آزمونی که به این منظور گذراند،با ژان پل سارتر آشنا شد.بووار و سارتر هر دو در ۱۹۲۹ در این آزمون شرکت کردند،سارتر رتبهٔ اول و بووار رتبهٔ دوم را کسب کرد.با این وجود، دوبووار صاحب عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شدهٔ این آزمون تا آن زمان شد.

دوبووار همچنین به عنوان مادر فمینیسمِ بعد از ۱۹۶۸ شناخته می‌شود.معروف‌ترین اثر وی کتاب جنس دوم است که در سال ۱۹۴۹ نوشته شده‌است.این کتاب به تفصیل به تجزیه و تحلیل ستمی که در طول تاریخ به جنس زن شده‌است می‌پردازد.اما این نویسنده برجسته کتاب‌های مهم دیگری نیز داشت که از جمله آن‌ها می‌توان به کتاب مرگی بسیار آرام و کتاب همه می‌میرند اشاره کرد.

کتاب وانهاده یکی دیگر از آثار داستانی دوبووار است که با موفقیت و استقبال و نقد و نظرهای مثبت و منفی فراوان روبه‌رو شد.او این کتاب را در ۱۹۶۷ همراه با دو داستان دیگر با نام‌های تک‌گویی و سن رازداری در یک کتاب منتشر کرد.هر سه داستان یک درونمایۀ مشترک دارند:ترس از بالارفتن سن و تنهایی و البته مواجهۀ شخصیت‌های اصلی داستان (زنان) با این حقیقت که شکست خورده‌اند.

کتاب وانهاده

کتاب وانهاده داستانی است از تک‌گویی‌ها و خاطرات زنی که در آستانه میانسالی متوجه خیانت همسرش می‌شود.مونیک زن داستان نماینده قشری از زنان ساده و عامی است که خود و زندگی‌اش در راه عشق به خانه و همسر و فرزندانش فدا شده است.زنی که به پایداری و دوام عشق باور دارد و حال به هنگام برخورد با فاجعه‌ای چنین،بیش از حد توان خود سعی بر این دارد که منطقی و معقولانه با این حقیقت تلخ مواجه شود.

همه این اتفاقات در حالی است که از درون شکسته شده و صدای این شکستن و فروریختن را «دیگری» نمی‌بیند،نمی‌شنود.مونیک در اوج ناباوری تنها و بی‌کس رها شده، او حتی قادر به درک دنیای خارج از تعاریف خود از عشق و دوست داشتن نیست و همه این عوامل باعث می‌شود بیشتر از روز قبل در خود شکسته و منزوی گردد.

به طول کلی می‌توان گفت که کل داستان کتاب وانهاده شرح جزئیات و احوالات درونی شخصیت مونیک است.تلاش‌های او برای حفظ زندگی و روانکاوی خودش.این اتفاق در زندگی مونیک یک نقطه عطف نیز به شمار می‌آید چرا که چیزهایی جدید در مورد خودش و روابطش را آشکار می‌کند.

سیمون دوبووار در این اثر چنان با ظرافت از ترس‌ها و غم‌های زنی طرد شده سخن می‌گوید که خواننده گاه با او همذات‌پنداری و گاه بر شدت احساساتش خرده می‌گیرد.در این عدم توانایی درک و کنار آمدن با خواسته نشدن،دگرگونی روح و اندیشه و سلیقه هر آدمی در گذر زمان،حتی دگرگونی ماهیت عشق و دوست داشتن در گذر زمان.که عشق خالصانه با ماهیت از خودگذشتگی بی‌اندازه در نهایت از آدمی، انسانی ضعیف و شکننده می‌سازد.که بعدها بدون حضور دیگری نمی‌داند چگونه زندگی کند و به زندگی خود معنا بخشد.

از جمله دیگر نکات مثبت کتاب وانهاده می‌توان به فرم آن اشاره کرد.فرم روایت کتاب در قالب یادداشت‌هاى روزانه راوى نوشته شده و باعث ایجاد حس نزدیکى و همدلى با قهرمان داستان می‌شود. همچنین در طى مطالعه این کتاب محو زنانگی‌اى خواهید شد که در سطر به سطر آن موج می‌زند.

سمیون دوبووار درباره این اثر خود می‌گوید:من هرگز چیزی اندوهناک‌تر از این سرگذشت ننوشته بودم،سراسر قسمت دوم جز فریادی اضطراب‌آلود نیست و انحطاط نهایی قرمان داستان شوم‌تر از مرگ است.

دوبواردر این اثر،در ماجرایی ساده که پیش آمدن آن در زندگی هر زن معمولی ممکن است،چنین هنرمندانه و ژرف اندیشانه موشکافی می‌کند،به عمق اندیشه و ذهن قهرمان راه می‌جوید و جنبه‌های گوناگونی از یک پدیده اجتماعی و ظرایف موجود در روابط انسان‌ها،را مشاهده می‌کند.نویسندگان بزرگ از همین گونه ماجراهای ساده زندگی شاهکارهای ماندنی آفریده‌اند.

Kategorier
Förekommer på
00:00 -00:00