آقا، فصل قبلی رو که یادتون نرفته! از فصل قبل فقط باید بدونید که فریدون سه پسر داشت. دو تا از پسرها یکم روشون زیاد شد و به سیاستهای پدرشون معترض شدند و زدند برادرشون، که جانشین فریدون بود، رو کشتند. فریدون هم کینه کرد و افتاد دنبال انتقام. اینقدر تلاش کرد تا بالاخره از نسل پسر سومش، که اسمش ایرج بود، پسری به دنیا اومد به نام منوچهر. همین منوچهر رفت و انتقام پدربزرگش رو گرفت، اون دو پسر فریدون رو کشت و شد جانشین فریدون و به تخت نشست.
فریدون فاتح، که هم با کمک کاوه آهنگر و برادراش و مردم تونسته بود ضحاک رو شکست بده و هم انتقام پسر محبوبش رو از دو پسر دیگهاش بگیره، در پایان عمرش دچار افسردگی شدیدی شد. با خودش میگفت: «چرا باید سه پسر من اینطور کشته بشن و سرشون توی دستهای من باشه...»
الان که فصل دوم رو شروع میکنیم، منوچهر، نوهٔ پسرِ دوستداشتنیِ فریدون، سفت نشسته به تخت، تمام دشمنهاش رو سر جاشون نشونده و سپاه هم داره، مامان! درجهبندی! پر از کلهگنده!
Website : https://takl.ink/Diwan_podcast/instagram : diwan_podcast