15 avsnitt • Längd: 45 min • Oregelbundet
پادکست گوشه
گوشه از سال ۱۳۹۱
راه افتاده است
پادکست گوشه، هنر با گوشه، اول هر ماه در یوتیوب و نسخهٔ صوتی آن، اینجا منتشر میشود.
gooshe.com
gooshepodcast.com
The podcast Gooshe پادکست گوشه is created by Gooshe. The podcast and the artwork on this page are embedded on this page using the public podcast feed (RSS).
مستند/پادکستهای گوشه بر اساس تصویر و فیلمهای سینمایی و مستند و کتاب تهیه میشود. مبنای این مستندها تصویر است و فیلمها و مصاحبهها زیرنویس فارسی دارد. ندیدن این مستندها و فقط شنیدنشان باعث میشود بعضی چیزها را از دست بدهید یا حس کنید که جایی کار میلنگد؛ چون فقط در تصویر و فیلم میتوانید معنای واقعی را پیدا کنید.
لطفا این مستندها را اینجا در کانال یوتیوب گوشه ببینید:
https://youtu.be/bOH-3Hcdwi4?si=rT21As1np9q1ILgx
قسمت چهاردهم #پادکست_گوشه؛ هنر با گوشه در اول بهمنماه ۱۴۰۳ درباره باستر کیتون است؛ بازیگر، کارگردان، طنزپرداز و بدلکاری که تا پای جان برای فیلمهایش مایه میگذاشت ولی مردم از او میخواستند مسخره و ابله و دستوپاچلفتی باشد تا بیشتر دوستش داشته باشند. این آخرین قسمت از فصل اول مستند/پادکست گوشه؛ #هنر با #گوشه است و چه چیزی بهتر از باستر کیتون در روزگاری که طنز و کمدی عمیق و اصیل جایش را به هزل و هجو و شوخیهای سطحی و سریالهای بیمایهای به نام کمدی داده، تا فقط مردم را بخنداند.
این آخرین قسمت از فصل اول است
مستند/پادکستهای گوشه؛ هنر با گوشه، بر اساس تصویر ساخته میشوند و شنیدن آنها بدون دیدن فیلمها و عکسها و تصویرها چندان فایدهای ندارد. لطفا اگر میتوانید این مستندها را در اینجا در کانال یوتیوب گوشه ببینید؛ به ویژه این قسمت که علاوه بر زیرنویس، تصویرهایی از حیاتوحش دارد
روایت شاعرانه، لحن و بیان آرام و جذابیتهای تصویری، تنها ویژگیهای مستندهای دیوید اَتنبرو نیستند؛ مستندهای او بر پایه دادهها و پژوهشهای گروهی از محققان هر رشته و در مدتی طولانی ساخته شدهاند و با جدیدترین تکنولوژی و سادهترین روش علم، تکامل، حیاتوحش و محیط زیست را نمایش میدهند.
او مستندساز، گوینده، روایتگر، نویسنده، زیستشناس و مجری برنامههای طبیعت و حیاتوحش است که در ۹۸سالگی بعد از هفتدهه برنامهسازی میگوید هنوز نمیخواهد بازنشسته شود.
پادکست سیزدهم گوشه؛ هنر با گوشه در یکم دیماه ۱۴۰۳، درباره دیوید اتنبرو، است که با صدایش به اندازه هفتادسال مردم جهان را با طبیعت آشنا کرد، پیوند داد و ثابت کرد انسان، مخربترین موجود روی این سیاره است.
https://www.youtube.com/watch?v=wS7ZBZ49YN8&t=123s
پادکستهای گوشه؛ هنر با گوشه، بر اساس تصویر، فیلم، ترجمه کتابها و مستندها ساخته میشود و در تصویر، زیرنویس دارد. شنیدن این پادکستها که درواقع مستند هستند، نمیتواند چندان موثر باشد. لطفا اگر میتوانید این شماره را هم اینجا در کانال یوتیوب گوشه ببینید:
https://youtu.be/34cAoq1V6r8?si=dLJQRK5JCSDu7Mh5
لئونارد کوهن را با صدای عمیق، ترانههای فلسفی و رویکردهای سیاسی و اجتماعیاش میشناسند. مردی که نه خودش را شاعر میدانست و نه نوازنده و نه خواننده ولی در هر سه هنر توانسته بود محبوبترین و پرفروشترین و پرمخاطبترین شود. نه به خاطر آنچه معیار جهانی در فروش بود، بلکه به خاطر غم صدایش، لحن خواندنش، ایستادنش روی صحنه، چند آکورد ساده گیتاری که بلد بود و حضور مسحورکنندهای که میتوانست هزاران نفر را ساکت کند تا شعر بشنوند و ترانه را بفهمند. ترانههایی که از دل زندگی خودش میآمد، از شکستهایش، دلتنگیهایش برای زنان زندگیاش، سفرهایش، مکتب فکریاش که درباره جنگ و سیاست و دین نظرهای متفاوتی نسبت به بقیه همدورهایهایش داشت و به خاطر آشناییاش با اسطورهها و مکتبهای شرقی که بهخصوص در آخرین آلبومش (تاریکتر میخواهی) واضح است.
قسمت دوازدهم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه در یکم آذر چهارصد و سه، درباره لئونارد کوهن است و ترانهها و شعرها و آوازهایش در مسیر عجیب زندگی که پشت سر گذاشت، سیر و سلوکهای معنویاش و رابطههایش با زنانی که از آنها الهام میگرفت ولی ترکشان میکرد
قسمت یازدهم پادکست گوشه هم بر اساس تصویر، فیلم، ویدیو ومصاحبهها و مستندهایی ساخته شده. در ویدیوها زبان انگلیسیست که در نسخه تصویری این مستند، زیرنویس شده است. پایه این پادکستها و مستندها به خاطر ذات هنرهای تصویری، تصویر است و شنیدن نسخه شنیداری آن چندان عمق موضوع را نشان نمیدهد.
لطفا این قسمت را هم اینجا در یوتیوب ببینید اگر میتوانید و همانجا هم نظرتان را بنویسید تا به گوشه کمک کرده باشید
https://www.youtube.com/watch?v=oQTshJpkxlE&t=3010s
در یازدهمین قسمت از #پادکست_گوشه، هنر با #گوشه، از زندگی جی. دی. سلینجر، نویسنده و خالق شخصیت هولدن کالفیلد و رمان ناطور دشت میگوییم و اینکه چه مسیری را طی کرد تا هولدن سرکش و یاغی آفریده شد. اینکه چقدر از خودش را در وجود این شخصیت داستانی گذاشت و چقدر زندگیاش را شبیه آرمانهای هولدن ساخت، جامعه را کنار زد و به سیستمهای تعریفشده زندگی و کار و معاشرت و جامعه، نه گفت.
مستند/پادکستهای تصویری گوشه؛ هنر با گوشه اول هر ماه درباره یک هنر و یک هنرمند است و یکم آبان ۱۴۰۳ درباره ادبیات و نویسندهایست که اعلام کرد تا ۵۰سال پس از مرگش کسی اجازه ندارد، اثری از او چاپ کند و به عکاسان و خبرنگاران اجازه نمیداد از او تصویر و خبری منتشر کنند.
https://www.youtube.com/watch?v=oQTshJpkxlE&t=3010s
اگر مایلید به گوشه و ساخت ویدیوهای بهتر و بیشتر کمک کنید، میتوانید از پیپل گوشه در نشانی https://paypal.me/thegooshe یا نشانی ایمیل گوشه [email protected] استفاده کنید. فقط همین یک نشانی و با همین شکل TheGooshe مربوط به ماست. ممنون از لطف و کمک شما
این قسمت از پادکست گوشه هم بر اساس تصویر، فیلم، ویدیو و مستندهایی ساخته شده که در آنها به زبان انگلیسی و اسپانیایی صحبت میشود. در نسخه تصویری این مستند، اینها زیرنویس دارند و از آن گذشته پایه این پادکستها و مستندها تصویر است و شنیدن نسخه شنیداری آن چندان عمق موضوع را نشان نمیدهد. لطفا این قسمت را هم اینجا در یوتیوب ببینید اگر میتوانید.
این قسمت به دلیل قانون محدودیت سنی یوتیوب فقط به کسانی نشان داده میشود که ساین این باشند.
دهمین قسمت مستند/پادکست تصویری گوشه؛ هنر با گوشه درباره زنیست که از بدنش به عنوان رسانه هنریاش استفاده میکرد. او در هنری به نام هنر بدنی و زمینی و هنر ویدیویی و چیدمانی از رنجی میگفت که در تمام جانش ریشه داشت. آنا مندیتا، هنرمند کوبایی بود که خود را راندهشده میدید از سرزمینی که شیفتهاش بود و درمان این زخم و درد جدایی از وطن و سرزمین را در اتصال و پیوند بدنش با زمین و طبیعت پیدا کرده بود. به او میگفتند، هنرمند فمینیست، تبعیدی، سرکش و طغیانگر ولی او خودش را فقط «هنرمند» میدانست، بدون هیچ برچسب و پرچمی؛ و چه کوتاه بود عمرش تا بتواند هنر پر از اعتراض و رنج و دردی را که از بنیانگذارانش بود، در نسلهای بعد ببیند. در این قسمت از #پادکست_گوشه در یکم مهرماه ۱۴۰۳؛ ابتدای پاییز درباره هنر بدن (بادی آرت) و #هنر ویدیویی (ویدیو آرت) و هنر زمین و سرزمینی و طبیعت میبینید و میشنوید. منابع و جزییات بیشتر درباره قسمت دهم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه؛ «آنا مِندیتا: بدن من، هنر من» اینجا در وبسایت گوشه
اگر مایلید به گوشه و ساخت ویدیوهای بهتر و بیشتر کمک کنید، میتوانید از پیپل گوشه در نشانی https://paypal.me/thegooshe یا نشانی ایمیل گوشه [email protected] استفاده کنید. فقط همین یک نشانی و با همین شکل TheGooshe مربوط به ماست. ممنون از لطف و کمک شما
این پادکست تصویریست و بر اساس ویدیوها و مصاحبهها و مستندهای مختلف تهیه میشود. صحبتها به فرانسه و انگلیسی است و زیرنویس فارسی دارد و در نسخه صوتی ممکن است نتوانید متوجه شوید. اگر میتوانید لطفا آن را اینجا در یوتیوب گوشه ببینید:
همه شاگردانش به او میگفتند، «مادموازل» و آنقدر در سرتاسر جهان در دهه ۴۰ تا ۸۰ میلادی شاگرد پرورانده بود، که به «معلم همه» شهرت پیدا کرده بود. زنی که اولین رهبر ارکستر در برخی از ایالتهای آمریکا و بریتانیا شد، از اولین آهنگسازهای زن قرن پیش و اولین معلم موسیقی بسیاری از مردان جریانساز موسیقی جهان.
درباره نادیا بولانژه، از زبان خودش و شاگردانش در این مستند ببینید و بشنوید؛ درباره فلسفهاش، روش درسدادنش، تربیتکردن انسانها در موسیقی و ترجیحهایش برای آموزش و آموختن موسیقی. اینجا در یوتیوب گوشه ببینید و لطفا به دوستان اهل موسیقی این قسمت را پیشنهاد کنید...
https://youtu.be/EHiOQeKb7ac?si=HKAV0JljiUgPzwlh
منایع ساخت و اطلاعات بیشتر درباره این قسمت اینجا در وبسایت گوشه...
اگر مایلید به گوشه و ساخت ویدیوهای بهتر و بیشتر کمک کنید، میتوانید از پیپل گوشه در نشانی https://paypal.me/thegooshe یا نشانی ایمیل گوشه [email protected] استفاده کنید. فقط همین یک نشانی و با همین شکل TheGooshe مربوط به ماست. ممنون از لطف و کمک شما
این مستند/پادکست بر مبنای تصویر، فیلم، ویدیو و نمایشهای روی صحنه ساخته شده و دیدن نسخه تصویری آن به آن معنا میدهد. لطفا اگر میتوانید اینجا در یوتیوب ببینید.
هشتمین پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره ادوارد آلبی، نمایشنامهنویس آمریکایی است که به خاطر «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» در جهان مشهور شد ولی همین نمایش بدنام و پر از تلخی خانوادگی، در آمریکا، با مشقت اجرا شد، بدترین نقدها را دید و بیشترین ناسزا و توهین را دریافت کرد. ادوارد آلبی یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان عصر ماست. هنرمندی آمریکایی که یکی از سرسختترین منتقدان جامعه و فرهنگ آمریکا بود. نمایشنامههایش به خصوص در ابتدای کار با سانسور و حذف و قهر و نقدهای منفی روبهرو بود؛ چون رابطههای تلخ و مریض زن و شوهرها، روش تربیت فرزندان و دین و سیاست را هدف گرفته بود و میگفت، آینهای در دست دارد تا این زشتیها را به مردم نشان دهد. پادکست گوشه؛ هنر با گوشه اول هر ماه درباره یک هنر و یک هنرمند است و این ماه درباره تئاتر و نمایشنامهنویسی است که جلوی ابتذال و تجارت تئاتر ایستاد و تسلیم بازار مبتذل و سلیقه مردمی نشد که انتظار حرفهای قشنگ و داستانهای تخیلی از تئاتر داشتند. لطفا این قسمت را هم ببینید و نظرتان را بنویسید و به اهالی تئاتر معرفی کنید.
اگر مایلید به گوشه و ساخت ویدیوهای بهتر و بیشتر کمک کنید، میتوانید از پیپل گوشه در نشانی https://paypal.me/thegooshe یا نشانی ایمیل گوشه [email protected] استفاده کنید. فقط همین یک نشانی و با همین شکل TheGooshe مربوط به ماست. ممنون از لطف و کمک شما
..........
جزئیات بیشتر درباره ادوارد آلبی و زندگی و تجربههای شخصیاش و همینطور منابع ساخت این مستند اینجا در وبسایت گوشه آمده.
باله بر خلاف باور نسبتا رایج، رقصی زنانه نبوده؛ در بالهای که در دربار و مجلس اعیان و اشراف ایتالیا در اوایل قرن شانزدهم میلادی اجرا میشد، همه رقصندگان مرد بودند و رقص و پوشیدن لباس کوتاه و چسبان برای زنان ممنوع بود. مردان در آن دوران شلوارهای بسیار چسبان، شبیه جورابهای زنانه امروز میپوشیدند و زنان باید چندین لایه لباس و دامن بلند میپوشیدند که از گردن تا پا را میپوشاند و حجابی کامل روی بدن درست میکرد. رقصندگان مرد، با لباسهای چسبان و بدننما، اولین بالهها را با داستانهایی اسطورهای اجرا میکردند و زنان اجازه رقص در این بالهها را نداشتند. مردم عادی هم راهی به محفل اعیان و اشراف و تماشای باله نداشتند. وقتی زنها کمکم اجازه یافتند در رقص باله شرکت کنند، حرکت «با وقار و پسندیده» برای آنها، محدود به حرکات آرام دست و بازو، شبیه حرکت عروسک کوکی بود. کفشهای زمخت و پاشنههای کلفت و دامنهای سنگین لایهلایه تا روی زمین هم «مثل صدف» از آنها محافظت میکرد. اما این خود زنان بودند که کفشهای پاشنهبلند و ناراحت را با کفش نرم و تخت و دامنهای دستوپاگیر را با دامن کوتاهتر به نام توتو تاخت زدند. در هفتمین قسمت از پادکست گوشه؛ هنر با گوشه با یکی از این زنان که به «خانم نه» معروف است، آشنا میشویم؛ سیلوی گیلم، بالرینی فرانسوی که به قواعد و قوانین سرسختانه و مردانه باله نه گفت و به یکی از مهمترین رقصندگان عصر ما تبدیل شد.
جزییات بیشتر درباره باله، چرا ما چیزی از باله نمیدانیم، نقش زنان در باله و البته منابع ساخت این شماره را در وبسایت گوشه اینجا ببینید و بخوانید
این پادکست تصویریست و مبنای ساخت آن بر اساس فیلم و ویدیو و مستندهای مختلف است. این نسخه صوتی در برابر نسخه تصویری حرف خاصی ندارد. پس لطفا آن را در یوتیوب، اینجا در این لینک ببینید
اگر مایلید به گوشه و ساخت ویدیوهای بهتر و بیشتر کمک کنید، میتوانید از پیپل گوشه در نشانی
یا نشانی ایمیل گوشه
استفاده کنید.
فقط همین یک نشانی و با همین شکل
TheGooshe
مربوط به ماست. ممنون از لطف و کمک شما
این پادکست برای نسخه صوتی ساخته نشده و چون درباره سینماست، تصاویر و فیلمهای زیادی برای دیدن دارد. همینطور گفتوگوها و مصاحبهها به زبان فرانسویست که در نسخه تصویری زیرنویس شده و در نسخه صوتی شاید گیجکننده به نظر برسد. پس دیدنش در یوتیوب مفیدتر و مطلوبتر است تا شنیدنش در اینجا.
اریک رومر (۲۰۱۰-۱۹۲۰)، مخاطبپسند نبود و در زمان کار و زندگیاش هرگز با استقبال انبوه مخاطب روبهرو نشد. نه خودش اهل شعارها و مصاحبههای مد روز بود و نه فیلمهایش از فرمول و «الگوریتم» جذب انبوه مخاطب، پیروی میکرد. بیشتر فیلمهایش را با پول بسیار کم، عواملی در حد پنجشش نفر و با همت دوستانش ساخت، از خانه و ویلای آنها برای فیلمبرداری استفاده میکرد و در کارهای جمع و جور او، خبری از ریخت وپاش و دستمزدهای نجومی نبود. در ششمین قسمت از پادکست تصویری گوشه، که اول هر ماه در یوتیوب گوشه منتشر میشود و به بهانهای از یک هنر و هنرمند در آن حرف میزنیم، از اریک رومر و فیلمهای او میشنویم و میبینیم که از پایهگذاران سینمای موج نوی فرانسه بود ولی در سایه دوستان دیگرش؛ فرانسوا تروفو و ژان-لوک گدار، چندان از او یادی نمیشود. پادکست گوشه، بیشتر درباره آدمهای «نه-بیار» است، آدمهای «نا-پایه» و بدقلق که از جمله، به فرمول و «الگوریتم» جذب انبوه مخاطب، نه گفتهاند؛ و اریک رومر یکی از آن نه-بیارهای بزرگ تاریخ سینما بود و برای همین هم نسبت به بقیه سینماگران همعصرش تا حد زیادی گمنام ماند.
نسخه تصویری یا مستند کامل سینمای اریک رومر اینجا در یوتیوب
منابع ساخت این قسمت و جزییات و اطلاعات بیشتر، اینجا در وبسایت گوشه
ویدیوی این قسمت را اینجا در یوتیوب گوشه ببینید
در پنجمین قسمت از پادکست گوشه، ببینیم و بشنویم که ویلهلم کُنراد رونتگن، چرا و چطور
به ثبت تجاری تولید اشعه ایکس بهنام خودش، به سخنرانی در مراسم اهدای اولین جایزه نوبل فیزیک، به گرفتن پول این جایزه و شاید مهمتر از اینها، به سنتهای پوسیدهٔ موروثی که ازدواج با زنی از «طبقه اجتماعی پایینتر» و سن بیشتر را بد میدانست و احتمالا به لو دادن دوستی که کاریکاتوری از معلماش را کشیده بود، نه گفت. عکاسی بهکمک رونتگن آمد و مردی که در طبیعتگردیها و کوهنوردیهای طولانی با همسرش آنا برتا و بعدها دخترخواندهاش جوزفین، دوربین جعبهای بزرگش را هم با خودش میبُرد، در مقاله علمی که برای معرفی اشعهٔ ایکس نوشته بود، عکسهای باکیفیت و خیرهکنندهای از دست همکارانش، پیوست کرده بود که جایی برای اما و اگرهای اشکالگیران و شکاکان، باقی نگذاشت.
قسمت پنجم پادکست گوشه بیشتر از آنکه درباره کشف اشعه ایکس باشد، درباره همراهی هنر و دانش، درباره نه گفتن و بهایش را پرداختن و درباره چیزیست که امروز اغلب به دُکانی دو نبش برای سر و کیسه کردن، تبدیل شده است؛ «توسعهٔ فردی»
در چهارمین قسمت از پادکست گوشه، در اولین روز از سال نو، اول فروردین ۱۴۰۳ از امید گفتهایم؛ از نادر خلیلی، معمار و ایدههای او، از تنها دویدناش در بیابانهای ایران، از زندگی و روشناییای که از دل تاریکی زلزلههای ویرانگر بیرون کشید، از ایدههای درخشان او که به قول خودش «در دوران شاه و دوره انقلاب و پس از آن» در سرزمین خودش نادیده گرفته شدند، از عشقاش به مولوی و حافظ و خیام، تا روزی که در کمتر از هشتدقیقه، با الهام از ادبیات کهن ایران طرح کلی ایده ساخت خانههایش بر روی ماه، نظر دانشمندان ناسا را جلب کرد.
چهارمین قسمت پادکست گوشه؛ «هنر با گوشه» هدیه و عیدیست به کسانیست که از منفعت خود میگذرند تا سقفی روی سری بیاید و جانی گرم شود و امیدی زنده.
این قسمت بدون همراهی ساینا زمانیان، مینا مومنی و آرش صانعی در بخش موسیقی هیچ لطفی نداشت. سپاس ویژه از هر سه
پادکست/مستندهای گوشه تصویری هستند و اگر جایی موسیقی طولانیتر میشود یا جملههای انگلیسی میشنوید به دلیل داشتن زیرنویس در نسخه تصویریست. لطفا اگر میتوانید اینجا در کانال یوتیوب این مستندها را ببینید و اگر خوشتان آمد، به بقیه هم ما را پیشنهاد کنید تا دلگرم شویم
قسمت سوم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه (که اول اسفند ۱۴۰۲ منتشر شده) درباره عکس تکاندهنده «توموکو و مادر در حمام» و عکاس آن یوجین اسمیت آمریکایی است؛ مردی که وقتی از او میپرسیدند، تو اخلاقگرایی دوربین به دستی؟ میگفت: «نه! من بدبینی دلسوزم.»
یوجین اسمیت که گفته میشود مفهوم عکاسی خبری را تغییر داده و «مقاله تصویری» در رسانهها ابداع اوست، کسی بود که با عکسهایش انقلابهای کوچک به وجود میآورد و معتقد بود، عکس باید آدمها را بیدار کند. عکس او از «توموکو و مادرش» یکی از همین انقلاب و صداهاییست که به بانگ بلندی تبدیل شد. یکی از همین فریادها؛ این عکس نماد خودکامهگانی بود که سم به جان مردم میریختند و صدای هر اعتراضی را خاموش میکردند. یوجین اسمیت به این خاموشی پایان داد. عکس او ژاپن و جهان را لرزاند. قانون را تغییر داد. سازمان ملل را به خود آورد و برای اولین بار مفهوم درخطربودن محیطزیست را مطرح کرد.
پادکست تصویری این قسمت هم مثل همیشه اینجا در کانال یوتیوب گوشه است. اگر توانش را دارید تصویرهایی از رنج آدمها را ببینید که یوجین اسمیت با خون دل عکاسی کرده، لطفا پادکست ما را به جای شنیدن، ببینید؛ چون در آن از مستندها و فیلمها و کتابهایی استفاده شده که پیداکردنش بسیار دشوار و گاهی حتی در حد غیرممکن بوده.
لطفا گوشه را همهجا با شناسه Gooshe/gooshe و لوگوی ساده آبی بدون پس و پیش پیدا و دنبال کنید
@gooshe
لینک منابعی که برای ساخت این پادکست از آنها استفاده کردهایم در وبسایت گوشه
قسمت دوم پادکست گوشه، هنر با گوشه، درباره مجسمه داوود است و خالقاش؛ میکلآنجلو بوناروتی (میکلآنژ). چرا او را انتخاب کردیم در روزگاری که پیشبندهای آشپزی چینی با تصویری از مجسمه داوود در تعدادی انبوه به بهای اندکی فروخته میشود؟
در زمانهای که انبوهسازان و همهچیزدانان اینترنتی با تیترها و عکسهای «کلیکخوار» از «اسرار پشتپرده» و «رازهای مگو» و «نکتههای شگفتانگیز که تا حالا نمیدانستی»، دانایی و روشنگری میفروشند، اصل موضوع و روایتِ تا حدِ ممکنْ نزدیک به حقیقت درباره هنر و هنرمندی چون میکلآنجلو در غبار انبوه این تولیداتْ گم و دستنیافتنی میشود؛ مثل استقلال فکری هنرمند، تفاوت نگاهش با بقیه هنرمندان رنسانس، برداشتهای دینی و ایمان درونیاش هم به هنر هم به خدا.
«مجسمه داوود» که ساختش چندسال از زندگی او را دور از بقیه، در تنهایی به خود اختصاص داد، تنها یک اثر هنری شگفتانگیز با جزییات خیرهکننده یا یک انسان بیرونآمده از سنگ مرمر نیست؛ داوودِ میکلآنژ، نمادی از استقلال فکری هنرمند است، حتی در زمان و زمانه اجرای کارهای سفارشی که همعصرانش؛ داوینچی و رافائل بیدردسر میپذیرفتند.
میکلآنژ بدون حمایت حامی (اسپانسر) قدرتمندی مثل نهاد مذهب و کلیسا نمیتوانست این غول زیبای پنج تُنی را خلق کند. نمیتوانست بدون پشتیبانی قدرتمندترین مردان مذهبی آن روزگار، روایتی شخصی بسازد از فردی به نام داوود به دور از اسطورهبودنش، جنگجو بودنش، تاریخی و سیاسی یا مذهبی بودنش یا پیامبر بودنش
داوودِ او تمام صفتهای یک انسان معمولی را داشت و همین، کلیسا را تکان داد. میکلآنژ موفق شد روایتی بسیار شخصی از کسی بسازد که تقریبا مقابل همه روایتهای ادیان توحیدی، از یهودیت تا اسلام میایستاد؛ روایتهای فراگیر و معروفی که میلیونها انسان حتی اگر پیرو این ادیان نبودند، با آنها آشنا بودند.
پادکست گوشه، «هنر با گوشه» در حقیقت پادکستی تصویری است که جزییات آثار هنری را در آن نمایش میدهیم، به همین دلیل نسخه صوتی این پادکست با کمی فاصله پس از انتشار در یوتیوب، در کستباکس، اپل پادکست، اسپاتیفای و جاهای دیگر در دسترس است.
مشتاق دیدار و خواندن نقد و نظر شما هستیم.
فهرست کامل منابع، کتابها، فیلمها و آهنگهای استفاده شده در این قسمت از پادکست گوشه، اینجا در سایت گوشه:
سلام. اولین قسمت از پادکست تصویری گوشه، دربارهٔ ادوارد هاپر نقاش آمریکایی و بهخصوص تابلوی بسیار مشهور او «شبزندهداران» است. در این قسمت مختصری از زندگی او میشنویم، از نقش همسرش جوزفین در زندگی و کار او میگوییم، از تاثیر حال و هوای آنروزهای آمریکا در شکل گرفتن این تابلو باخبر میشویم و از نقاشان، فیلمسازان و متفکرانی میگوییم که او از آنها الهام گرفته است. برای فهمیدن راز آدمهای تنها و جداافتادهٔ نقاشیهای او، به سراغ آدمها و آثاری میرویم که جهانبینی و نگاه او را در نقاشیهایش، شکل دادهاند. ویدیوی این قسمت را میتوانید در یوتیوب گوشه در اینجا ببینید: https://www.youtube.com/watch?v=wCtyY2HxX8M منابع اولین قسمت پادکست گوشه دربارهٔ ادوارد هاپر و تابلوی شبزندهداران؛ کتابها، مصاحبهها، فیلمها و آهنگها؛ کتابها: Edward Hopper Paints His World The poetry of solitude – A tribute to Edward Hopper Edward Hopper: An American Master Hopper Drawing Edward Hopper: Light dark Edward Hopper, 1882-1967 – Transformation of the Real Edward Hopper and the American imagination American Painting Edward Hopper and the American Imagination Edward Hopper: An intimate biography فهرست و لینک کامل کتابها، مصاحبهها و آهنگهای استفاده شده، در سایت گوشه: https://www.gooshe.net/?p=88910 برای درک بهتر قسمتهایی از این پادکست که موسیقی کمی طولانیتر یا گفتوگوها به زبان غیرفارسی شنیده میشود، لطفاً ویدیو را در کانال یوتیوب گوشه ببینید، چون این بخشها زیرنویس و توضیحات فارسی دارند. پادکست «هنر با گوشه» در حقیقت تجربهای تصویریست و بخشهای مختلف آثار هنری با جزئیات و با تلاش فراوان با کیفیت بالا در آن نمایش داده میشود، به همین دلیل شنیدن تنها صدای این پادکست لطف چندانی ندارد.
اینجا دفترچه صوتی گوشه است. گوشه از سال ۱۳۹۱ در نشانی
gooshe.com
راه افتاده است.
اولین قسمت از پادکست تصویری گوشه، اول دیماه ۱۴۰۲ در یوتیوب و نسخه صوتی آن، اینجا منتشر میشود.
En liten tjänst av I'm With Friends. Finns även på engelska.