.
.
.
باز هم نیش خندِ کنج لبت
نوشداروی درد من شده است
بوسه های پر از حرارت تو
مرهم روح سرد من شده است
خنده های تو یاد من افتاد
هر کجا قصد یک سفر کردم
اسمان روی شانه ام رقصید
وقتی از کوچه ها گذر کردم
در غم یک نگاه خود مگذار
عاشقی را که بی تو تب کرده
باز از حسرتی که در غم توست
کل این کوچه را وجب کرده
چندمین شعرِ غرقِ در اشک است؟
دست خالی مرا رها کرده
حال شادی و حال باران را
بی تو انگار جا به جا کرده
خسته از این هجوم بغض گلو
بی تو این روز ها چه تکراری ست
مهر و امضای مرگ این شاعر
بی تو بی شک بدان که اجباری ست
بی تو این من چگونه ما بشود؟
با نگاهی بیا خمارم کن
بی تو پرواز را نمیخواهم
به تب عشق خود دچارم کن
#مهسا_ایمانی
#ماه
#چهارپاره
#نوشداروی_عشق
#بیست_و_هشت_اردیبهشت99
Mahsamah78@