باز کن در را دو چشم پر شراب آورده ام
از سر کوه بلند تاک آب آورده ام
آنقَدَر داغم که آتش نيست….نورم را ببين!
شعله را پايين بکش من آفتاب آورده ام
ميزهايت را به چای تيره نازيبا نکن
خمره ای آبستنِ سرخيٌ ناب آورده ام
پلک ها را میپراند، چشمها را می بَرد
داروی بيداری و جادوی خواب آورده ام
سوره هايم جام ها و آيه هايم جرعه هاست
وحی نازل از ازل دارم کتاب آورده ام
قهوه چی! ديوانه ميگويی به من اما مگر ـ
حال تو خوب است و من حال خراب آورده ام
بد حسابی کرده ام ،دستم ولی امشب پُر است
صبر کن لب تر کنم حرف حساب آورده ام
من سرم داغ است و مستی در دلم قُل ميزند
جام آتش روی قليان شراب آورده ام
باز کن…من خنده های مشتريهای تو را
پشت در با گريه ساعت هاست تاب آورده ام…
شعر#مهدی_فرجی
خوانش:آیلار غفرانی
@ailar__ghofrani. 💖 #رادیو_شعر_پارسی#سهراب_سپهری #فروغ_فرخزاد #هوشنگ_ابتهاج #نیما_یوشیج#حسین_منزوی #سعید_بیابانکی#علیرضا_آذر#سید_علی_صالحی#کاظم_بهمنی#فریدون_مشیری#کیوان_شاهبداغی#سید_تقی_سیدی#آثار_ماندگار#غزل_فاخر#نوستالوژی#شعر#ترانه#شاعر_جوان#شعر_امروز#دکلمه#شعر_سپید#احمد_شاملو#نریشن