با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز میسوزد به اه
بعدها تاریخ میگوید که چشمانت چه کرد
با من تنهاتر ازستارخان بی سپاه
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید
روزگارمن شبیه کتری چوپان سیاه
هرکسی بعداز تو من رادیدگفت از رعدوبرق
کنده ی پیربلوطی سوخت نه یک مشت کاه
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یك نفرباید زلیخا را بیندازد به چاه
ادمیزاد است و عشق و دل به هرکاری زدن
ادم است و سیب خوردن ادم است و اشتباه
شاعر حامد عسکری
دکلمه و میکس حسن بلوچیان