بودنم بی تو محال است مبادا بروی
زندگی زیر سؤال است مبادا بروی
بنشین تا نشمارم گذر ثانیه را
بی تو یک ثانیه سال است مبادا بروی
غیبتت را نتوان هیـچ تحمل بکنم
در دلم جنگ و جدال است مبادا بروی
دل تو با دل من کی به تفاهم برسد
همدلی شرط وصال است مبادا بروی
کلمات از لب تو جاری و ساری بشود
حرف تو شعـر زلال است مبادا بروی
لب توقند من و چشم تو فنجان من است
نوبت قهوه و فــال است مبــادا بروی
بر سر راه تو هر گوشه کمین کرده خطر
موسم صید غزال است مبادا بـروی
سوز و سرمای شدیدی پسِ آبادیِ ماست
زوزه ی گرگ و شغال است مبادا بروی
ای عسل باده حرامست ولی روی لبت
دو سه تا بوسه حلالست مبادا بروی
شاعر علی قیصری
دکلمه مهرداد رضایی
میکس احمد ترکاشوند