گاهی تو را
در پاییز خیالم، لمس میکنم
حتی میشنوم
صدای خش خشِ برگهای خزان زده عاشقانه هایت را
و چشمان خمارت که
چنگ میزند به روح خسته ام
حس میکنم،
با تک تک یاخته هایم،دغدغه هایت را
حس عجیب دوست داشتن
چیزی بالاترازعشق
که مرا تافته ای جدانبافته ازتو میکند
درامتداد فاصله ها میرقصم
با صدای نگران و مملو از خستگی هایت
فکر میکنم به پایان فصل غم و اندوه
به رسیدن رویایی که
انتهایش لبخند توست
درد مرا دوست دارد
وروزی آن را
روی شانه های تو
خواهم گریست
شاعر ایران شایگان
دکلمه استاد حسن پیلتن