گلوله ای را به یاد ندارم
که به نیّت پوست نازک آزادی
شلیک شده باشد و
سرانجام
به قصد شقیقۀ دژخیم
کمانه نکرده باشد
چاقویی را به یاد ندارم
که برای گلوی خوش آواز عشق
از غلاف بیرون زده باشد
و آخر
دستۀ خودش را
نبریده باشد
حالا،
هر چه می خواهید شلیک کنید
هر چه می خواهید چاقو بکشید
حسین منزوی