✍️ نویسنده و قصهگو: حدیث فیضی
خلاصهی قصه:
گیلدا یک مرغ پاکوتاه داشت به اسم «پاموج». پاموج در زبان گیلکی یعنی کسی که خیلی همراه و همقدم باشه. گیلدا اسم مرغش رو گذاشته بود پاموج چون همیشه همراه هم بودن و با هم همهجا میرفتن. یه روز که گیلدا و پاموج با هم قدم میزدن، پاموج دلدرد گرفت. گیلدا اول فکر کرد چون پاموج زیاد غذا خورده دلدرد گرفته اما دامپزشک گفت تقصیر مهموناست! به نظرتون دلدرد پاموج چه ربطی به مهمونها داشت؟
☑️ این قصه توسط مخاطبان آیقصه نوشته و ضبط شده است.
☑️ این قصه در کارگاه نویسندگی و قصهگویی آیقصه بازنویسی شده است.
ـــــــــــــــ
پادکست آیقصه بخشی از قصههای صوتی اپلیکیشن آیقصه است که بهصورت رایگان منتشر میشود.
⬇️ قصههای بیشتر را در آدرسهای زیر ببینید:
💻 وباپلیکیشن برای گوشی آیفون و ویندوز
📧 ایمیل آیقصه: [email protected]