میگفت «زندگی حتی با همه خوشیهایش به آن یک لحظه غماش نمیارزد. آن لحظه که کسی را از دست میدهی، یا تنهایی، یا خستگی امانات را بریده است.» خب، اینکه موقع غمها آدم تحملاش از برگ گل سرخ هم کمتر میشود، درست است. اما چقدر ناامیدی باید در وجودت ریشه بدواند که همه چیز، حتی تمام خوشیهای دنیا در نظرت بیارزش باشند؟